🔻گفتگو با دوستان شهید مدافع امنیت «مرتضی ابراهیمی»
🔰از سیل پلدختر تا خیابانهای ملارد؛ شهیدی که راه رفقایش را در پیش گرفت/ آقا مرتضی: «ما نمیمیریم؛ حتما شهید میشویم»
🔹موقع سیل، حدود یک هفته تا ده روز در پلدختر حضور داشتند. ما دور اول رفته بودیم. در ملارد هم دو سه هفته، دو سه تا چادر دایر کرده بودیم البته امکانات مثل میز و این چیزها را از گلزار شهدا گرفته بودیم، چادرها از خودمان بود، بچه بسیج یها و مسجدیها هم کمک میکردند. غروب به غروب، کمکها را جمعآوری میکردم، به حساب هلال احمر یا سپاه میریختیم که مستقیم برای مردم آنجا کمک کند. وسایل هم آن چیزی که درست و درمان بود، برای مردم میفرستادیم بقیه را گوشهای جمع میکردیم تا از مراجع، استفتاء کنیم که چطور مصرف شود.
🔹همیشه میگفت حق با مردم است، اعتراض حق آنهاست، ما هم جزیی از مردم هستیم؛ چرا بنزین، چند سال گذشته، گران نشد، اما یک دفعهای مثلاً ۲ هزار تومان گران کردند، به افرادی که با ماشین کار میکنند، اسنپ، تاکسیسرویسها یا مردم عادی که فقط یک ماشین دارند، خرجشان را از این راه درمیآورند، فشار میآید.
🔹شناساییاش کرده بودند. به محض اینکه مرتضی را گرفتند، گفتم: بچهها برگردید، دویدیم سمتشان. مرتضی به زمین افتاده بود. گفتم: مرتضی بلند شو، راه بیفت. گفت: نمیتوانم بیایم مصطفی، نمیتوانم بیایم. پایش را انداختم زیر بغلم، بچهها هم آمدند، هر کسی یک پای مرتضی را، یکی دستش را گرفتیم، یک ۲۰۶ هم آنجا بود نگهاش داشتیم، مرتضی ابراهیمی را سوار کردیم، یکی از بچههایمان هم با ماشین رفت. با خودمان میگفتیم شاید این از عوامل آنها باشد، مرتضی را ببرند یک جای دیگر، در بیابان ولش کنند. یکی از بچهها که رفته بود، میگفت مرتضی داخل ماشین با من صحبت میکرد. هوشیاری داشت میگفت فلانی این کار را کن، آن کار را کن اینها، تا اینکه به بیمارستان رسیدند.
⬅️ متن کامل مصاحبه را در رجانیوز بخوانید:
🌐
Rajanews.com/node/330243
✅
@Rajanews