به علی ع گفتند نماز نمی خواند به حسن ع گفتند خوار کرده مومنین را به حسین ع گفتند از دین برگشه ای ابراهیم! تو هم شیعه و مرید علی و حسنین بودی و باید رنگ و بویی از آنان داشته باشی پس تیر تهمت به سمتت روانه کردند، یکی بی سوادت می خواند و دیگری میگفت آخوند را چه به این پست و مقام، آنهم آخوندی که فقط خادمی حرم می داند، او که زبان دنیا نمی فهمد! یکی کار نکردن دولت قبل را گردن تو می انداخت و آن دیگری به دنبال اغتشاش مهساها، خدماتت را می پوشانید... اما تو... اما تو با اینکه زبان دنیا نمی فهمیدی دنیا را مجبور کردی زبان تو را بفهمد.. تویی که خادمی را در درگاه امام رئوف فراگرفتی، به کوه و بیابان و کپر و دهات زدی تا بار دیگر خدمت محرومان کنی چرا که مشق خدمت را در درگاه امام خود آموختی... تو با بی سوادی ات شدی استاد تمام فرهیختگان...به گمانم کلاس درس تو، از زمین به عرش منتقل شده، ما که قدرت را ندانستیم سید.. خوشا به حال ملائک که برای استقبالت صف کشیده اند تو رفتی و علی زمانم تنهاتر از قبل شده و داغ تو داغ سردار را برایش تازه کرد تو رفتی و بار مسؤلیت ما را سنگین کردی، چرا که باید صندلیی که به نام تو بود و هیچ وقت آسوده بر آن ننشستی و ترجیح میدادی مدام این طرف و آن طرف بروی را نمی توانیم به کسی تحویل دهیم که رنگ و بویی از تو ندارد... مسؤلیت ما سنگین است چرا که باید شهیدی دیگر برای این کرسی انتخاب نماییم. ط_حسینی