❇️امام صادق علیه السلام می فرمود: «وقتی خدیجه علیهاالسلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به همسری برگزید، زنان به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه علیهاالسلام سلام نمی کردند؛ حتّی از رفت و آمد زنان دیگر هم جلوگیری می نمودند. به این ترتیب عجیب بر وجود خدیجه مستولی شد؛ البته او بیشتر از این می ترسید که به پیامبر صلی الله علیه و آله آسیبی برسانند. وقتی خدیجه به حامله شد، فاطمه در شکم مادر با او سخن می گفت و مونس مادر بود و او را به توصیه می فرمود امّا خدیجه این حالت را از مخفی می داشت تا آن که روزی حضرت داخل شد و شنید که خدیجه با کسی سخن می گوید. حضرت به اطراف نگریست؛ امّا کسی را ندید، پرسید:, ای خدیجه! با چه کسی سخن می گویی؟، خدیجه در پاسخ به کودکی که در شکم داشت، اشاره کرد و پاسخ داد:, فرزندی که در دارم، با من سخن می گوید و مونس من است.، حضرت فرمود:,در همین لحظه به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجسته است و خداوند نسل مرا از او به وجود خواهد آورد. از نسل او دین متولّد می شوندو حق تعالی بعد از وحی، آن ها را خود در زمین قرار می دهد.، خدیجه علیهاالسلام همواره در چنین حالتی بود تا آن که موعد فرا رسید و درد زایمان را احساس کرد. شخصی را نزد زنان قریش و فرزندان فرستاد که به سوی او بشتابند؛ امّا همان فرستاده بازگشت و چنین جواب آورد که:, تو به حرف ما ندادی و به همسری عبدالله درآمدی؛ مردی که فقیر است و دارایی ندارد. حالا ما نیز به سخن تو نمی دهیم و به خانه ات نمی آییم.، شنیدن این پیغام، را به شدت اندوهگین کرد؛ امّا در همان لحظات غم و اندوه به یک باره چهار زن بلند بالا را دید که پیش رویش ایستاده اند. خدیجه از مشاهده ی آنان ؛ امّا یکی از آن بانوان گفت:, ای خدیجه! نترس ما فرستاده ی پروردگار و پشتیبان تو هستیم. من همسر خلیل، دومی آسیه دختر مزاحم، رفیق تو و همسر در بهشت، سومی دختر عمران و چهارمی کلثوم خواهر بن عمران هستیم. خداوند ما را فرستاد تا در وقت ، نزد تو باشم و تو را کمک کنیم.، بعد از این گفت وگو اطراف حضرت را گرفتند و فاطمه پاک و پاکیزه به دنیا آمد. امالی شیخ صدوق/ص 475. 🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸 📱کانال مهدوی جهاد انتظار https://eitaa.com/jahadeentezar