دیوان شعری که نسوخت
عبدالجواد جودی خراسانی (درگذشته ۱۳۰۱یا ۱۳۰۲ق)، از شاعران شیعه و مرثیهسرای قرن سیزدهم هجری قمری است.. او در اشعارش
متأثر از سعدی و حافظ بود. دیوانی از او به جای مانده که بارها به چاپ رسیده است. وی سرانجام در ۱۳۰۱ یا ۱۳۰۲ق درگذشت و
در حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد
این شعر مشهور از ایشان است :
آن دم بریدم من از زندگی دل
کآمد به مسلخ شمر سیه دل
او میدوید و من میدویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او مینشست و من مینشستم
او روی سینه من در مقابل
او میکشید و من میکشیدم
او از کمر تیغ من آه باطل
او میبرید و من میبریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
راز گیرایی اشعار جودی این است که او یک شاعر صرف نبود بلکه شعر را مقدمه ای برای بکا و گریه می دانست او هنگام خواندن این مرثیهها گریه میكرد و دیگران را هم به گریستن دعوت مینمود
وی از مردم عنبران (روستایی در سه كیلومتری طرقبه مشهد) بوده، در جوانی به مشهد رفته و دكان قنادی باز كرده و ازاین راه معیشت خود را تأمین میكرده است. قنادی و خانه جودی محل آمدو شد مرثیهخوانانی بود كه برای شنیدن سرودههای او جمع میشدند و از او تقاضا میكردند تا سرودههای تازهاش را در اختیار آنان بگذارد
مشهور است که مغازه قنادی ایشان در بازار سرشور مشهد آتش گرفت واز برکات و معجزات امام حسین علیه السلام و اخلاص این شاعر بزرگ هر آنچه در مغازه بود سوخت غیر از مجموعه اشعاری که سروده بود و کتابت کرده بود که بعدا به عنوان کلیات جودی خراسانی چاپ شد .
#جودی_اخلاص_شاعر_دیوان_آتش
http://،
eitaa.com/almaggatel