خلاصه نماز رو خوندیم هواهم ناجوانمردانه گرررررم... رفتیم توسایه یه امین الله خوندیم یکم باهم گپ و گفت کردیم! یهو ایشون درباره یک مسئله ای ازمن مشورت گرفت! من باهمون تجربه اندک و صحبت دست وپاشکسته سعی کردم هرآن چه که بلدم بهش بگم:) صحبت ها که تمام شد این دوست ما یه چیزی گفت....