🔰
بابای موشک ها 🚀
دنبال یک کتاب خوب راجع به زندگینامه شهید می گشتیم. اینقدر گشتیم و گشتیم و گشتیم تا رسیدیم به کتاب
بابای موشک ها... برای زمینه چینی قبل از خوانش قصه، اول اوریگامی موشک رو کار کردیم...بچه ها با شوق، موشک های کاغذی شون رو به پرواز در میآوردند و از روی ذوق و اشتیاق می خندیدند.
بعد از اون، از آدم هایی صحبت کردیم که در طول عمرشون، به جز خودشون، به فکر در و همسایه و دوست و رفیق و از اون دورتر، حتی آدم هایی که نمی شناختند، بودند. آدم های مهربونی که دل خوشی شون، آوردن لبخند روی لب های هموطنانشون بوده، کسی که آرامش و امنیت شب رو مدیون اون هاییم. از این گفتیم که چقدر خوبه ما آدم ها دلسوز همدیگه باشیم. مگه غیر از اینه که یک قهرمان فقط خودش رو نمی بینه و حواسش به بقیه هم هست🤔
از قهرمان ها صحبت کردیم، یه قهرمان چه ویژگی های دیگه ای داره؟
اسیر شرایطه یا در هر شرایطی، حتی شرایط سخت، دنبال راه چاره میگرده...دنبال یه مسیر جدید که اون رو به هدفش برسونه...حتی اگر سنگ های بزرگی جلوی پاش باشه.
بعد از اون خوانش کتاب رو شروع کردیم.
خوبی داستان به این بود که آنچه خوبان همه دارند، او یک جا داشت😄محتوای کتاب برای تقویت روحیه امید در دانش آموز ها عالی بود و بچه ها رو به وجد می آورد:
📌*[روزی که حسن تهرانی مقدم شهید شد، ایرانیها از نبودن بابای موشکها ناراحت شدند. اما دشمن خوشحال نشد. برای اینکه میدانست همه مردم ایران شبیه حسن شدهاند. هرجا مشکلی ببینند میگویند:«اینجوری نمیشود، باید فکر بهتری بکنیم.» و میروند دنبالش]*
وقتی که قصه تمام شد، برق شادی رو در چشم های بچه ها می دیدم.
یکی از بچه ها دستش رو بالا آورد و گفت: خانم اجازه☝🏻
ما هم میخوایم یه قهرمان بشیم مثل شهید طهرانی مقدم🫡
شما هم قول بدید اون روز قصه ما رو برای دانش آموز هاتون تعریف کنید🥲
#ملی_پوش
#قهرمان_کیه
ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾࿇﴿ᚔᚓᚒ
گروه جهادی فاطمیون
@jahadi_fatemiyun
ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾࿇﴿ᚔᚓᚒᚑ