اندر خدمت قوه قضاییه: منطق حکمرانی حکم می کند قوای کشور با کمترین تبعات و بیشترین دستاورد بدنبال تحقق عدالت و تحکیم پایه های اقتدار ملی برآیند. اینکه وظیفه قوه قضاییه برخورد با عوامل اغتشاش و بست عدالت اجتماعی باشد درآن تردیدی نیست لیکن شرایط زمانی و نگاه حکمی بر پایه مصالح ملی نیز باید در نظر گرفته شود. چند هفته ایست با بخشی از دوستان در فضای مجازی و جلسات متنوع بر سر اقدامات متناسب قوه با جرم های وحوش کف جامعه سخن می گفتیم. از اول می دانستم در دوره پیش رویی که بسر می بریم، شاهد یکی از بهترین زمان هایی هستیم که سه قوه در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی بسر برده و اعمال وظیفه می نمایند( با حفظ نقدهای وارده به سه قوه در ضعفشان نسبت به پیش برد طرح های کلان اقتصادی، فضای مجازی،عدالت اجتماعی مد نظر حاکمیت). سخن از تصمیمات کلان در شعام بود و توجه به این نکته که با حفظ لزوم برخورد قاطع، لیکن پیوست های رسانه ای و سیاسی ،اجتماعی هم لازمه اقدامات قضایی و امنیتی می باشد. خوب یا بد،درست یا غلط جمهوری اسلامی مورد تمرکز و توجهات رسانه ای دشمن بمنظور آغاز دور جدید تحریم های اقتصادی با دلائل حقوق بشری می باشد که ضرورت شفاف سازی و عملیات روانی برای درک چرایی جرائم رخ داده و برخورد با آن ها را تایید می کند. اینکه مجموعه شعام و قوه قضاییه به این راهبرد هوشمندانه رسیده اند که اقتضا زمانه نشان می دهد، نظام باید قبل از اجرای احکام جانیان کف خیابان، بر اساس راهبرد حاکمیت نیاز است با هر کس و جریانی بر اساس نوع رفتارش برخورد نماید، نشان دهنده خردمندی در بکارگیری زمان استفاده از جبر مطلوب می باشد. نزدیک به ۱۳۰۰نفر طبق فرمایش آقا با توجه به اقدامات هیجانی و احساسی، یا آزاد شده اند و یا با قید وثیقه آزاد شده اند. تصور نمایید این رفتار مطلوب و البته از سر موضع اقتدار، بعد از اعدام های جانیان اغتشاشات اخیر رخ می داد!!! هم آزادی نفرات، از موضع ترس و امتیاز دهی تعبیر می شد و هم بنحوی اعدام های قانونی زیر سوال می رفت چرا که نظام بعد از اجرای احکام، اقدام به آزادی نفرات کرده است.( انتقال تصور زیاده روی در اجرای احکام به افکار عمومی) در شرایط کنونی و با تدبیر عالی نظام، شاهد کمترین حمایت افکار عمومی از اجرای احکام می باشیم لیکن در فضای سلبریتی زده مجازی و همراه با رسانه های برانداز سعودی و لندنی، شاهد تزریق پمپاژ اخبار این اتفاقات آن هم از سر ضعف و زبونی و با توجه به اقدامات بازدارنده حاکمیت و ریزش شدید سمپات های آنان هستیم. همراهانی که نیاز به تشجیع در کف میدان داشته اند، همراهانی که باید این گزاره برایشان یقینی می گردید که نظام رفتنی است و با اوباش گری های میدانی از اعتصاب اجباری، بستن شاه راهای مواصلاتی، کشتار کور از مردم، تروریسم ارزی تا... بسمت فروپاشی از درون می رود، بماند قصه پر غصه اینکه بعضی جریانات و نفرات سیاسی درون نظام که دچار توهم ابلهانه رفتنی بودن نظام شده بودند و با سکوت و یا همراهی ضمنی شان بدنبال سفید کردن خودشان برای سیستم بعد از جمهوری اسلامی بوده اند؛ همگی با رفتار مدیریت شده حاکمیت در نحوه مواجهه با اقدامات سه ماه گذشته و بویژه عدم استفاده مامورین حافظ امنیت و آرامش شهرها از سلاح گرم مواجه شده و نقشه اصلی جریان صهیونیسم جهانی که می بایست طبق آن کشته سازی گسترده از فضای ایران به جهان منتشر شود، به نابودی قطعی کشیده شد. اگر در فضای مجازی، اگر در تحلیل ها، اگر در رسانه های جریان اصلاحات و اگر در وحشی گری بخشی از داعشجویان مرفه، بشدت شاهد خشم و فغان هستیم، نه به این دلیل است که خشم های اخیر بعد از اعدام های مبارک، طبق سناریوی طراحی شده آن ها جلو می رود که برعکس، طبق نبوغ قوه تصمیم ساز حاکمیت، خشمی است در برابر ضد استراتژی هوشمندانه حاکمیتی که منتهی به این رفتار هیجانی و سرشار از عصبانیت کلامی آن ها در رسانه ها و تحلیل هایشان شده است. برآشفته اند از سر یاس و ناامیدی، از نرسیدن به پاسخ چرایی قرار نگرفتن قوه عاقله نظام در پازل طراحی شده سرویس ها. بی تردید نقش قوه مجریه و مقننه در اجرایی نمودن سایر اضلاع پازل طراحی شده حاکمیت از جمله حکمرانی مجازی، گسترش عدالت اجتماعی، تحقق مطالبات سازنده افکار عمومی، فراهم سازی و مدیریت اعتراضات بسمت شرایط مطالبه گری و دور شدن اعتراض از اغتشاش سوزنده، تحکیم قدرت منطقه ای در برابر حامیان تجزیه طلبان، اقدامات بین المللی در تراز رفتار وحشیانه دولت های غربی، نگاه ویژه به دو وزارت خانه آموزش و پرورش و عالی، و... همگی تکمیل کننده پازل حکمرانی انقلاب اسلامی در مواجهه با تهدید جهانی شکل گرفته علیه امنیت ملی ایران عزیز می باشد. * طیبی کارشناس مسائل سیاسی و راهبردی