🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 دکتر سیاه سنگ · پیشنهاد جایزه نوبل ... از شگفتیهای جهان است که جایزه نوبل به آدمی چون میناخیم بیگین داده میشود، آنهم به پاداش و بزرگداشت سیاست تبهکارانه اش که در سالهای پسین به دست گروهی از ممتازترین شاگردان آموزشگاه صهیونیزم پیشرفت کرده است. باید بپذیریم که در این میان شاگرد سختکوشی به نام "آریل شارون" یک سر و گردن بالاتر از دیگران ایستاده است. به هر حال، آراستن سر میناخیم بیگین با تاجی از جایزه نوبل صلح، راستی نیز به یکی از شگفتیهای جهان میماند. هنگامی که میگویم جهان سرشار از پدیده های باورنکردنی است، از نگرانیهایم کاسته نمیشود؛ زیرا هنوز دیدنیهای دیگری در راه اند. مهمتر اینکه رویدادی می آید و راهی برای دگرگون ساختنش نیست. میناخیم بیگین جایزه دو قاش میان خودش و انورالسادات، رییس جمهور پیشین مصر، را در 1978 به دست آورد. و این پاداشی بود برای همان پیمان زرین که پایه های صلح را تنها بر یک زمینه استوار میساخت: زمینه عربی. جایزه نوبل روی دستهای دو مرد دارای سرنوشتهای ناهمگون مانده بود. از سویی که به سادات گره میخورد، آتشفشان خشم در کشورهای عرب فواره کرد. (او در بامداد یکی از روزهای اکتوبر 1981 نقدینه جانش را نیز در این راه باخت.) همین پیمان از سوی بیگین پیمان نبود، چراغ بود، چراغ سبزی که در روشنی آن صهیونیزم باید با رفتار تازه تندتر براند، چنانی که هم اکنون میراند. مگر در پوشش همین جایزه نبود که او در 1982 خیلی به آرامی توانست دوهزار فلسطینی پناهگزین در اردوگاههای بیروت را از دم تیغ بگذراند؟ .🌒🌒🌒🌒🌒