💧🔅💧🔅💧🔅💧🔅 جنگ ترکیبی ، تبیین ترکیبی (4) ا✳️ اما حلقه سوم در «مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری» در دولت هاشمی رفسنجانی و به ریاست موسوی خوئینی ها پدیدار شد. در معاونت سیاسی این مرکز بازهم عناصری مانند: حجّاریان، علوی تبار، عبدی و دیگران رسماً پروژه هایی برای توسعه سیاسی را دنبال می کردند و در این راستا از اساتید لیبرالی مانند، "حسین بشیریه" کمک می گرفتند. این تئوریسین ها به این نتیجه رسیده بودند که توسعه سیاسی در ایران، در گام ابتدایی نیازمند بروز تغییراتی در ساختار سیاسی کشور است و در مرحله بعد باید فرهنگ سیاسی ایران متناسب با ایده آل های غرب تغییر یابد. ✅ براین اساس پیوند سازمانی «حلقه کیان» و «حلقه مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری» با «حلقه آئین»؛ باعث شد جریانی فکری- سیاسی از آراء عبدالکریم سروش، حسین بشیریّه، حجّاریان و خاتمی بوجود بیاید که با مطالعه مدل های توسعه ای در مرکز مطالعات استراتژیک مذکور به یک برنامه سیاسی مدوّن دست یابد. پروژه اصلی اصلاحات (توسعه سیاسی) با روی کار آمدن خاتمی طیّ 8 سال کلید خورد و یاران وی که پیشتر در حلقه های فوق به هم پیوند خورده بودند؛ برنامه های ساختارشکن خویش را دنبال نمودند. سعید حجاریان در اواخر سال 1383 در جلسه جبهه مشارکت شمال می گوید: "نخستین اقدام ما در پروژه دموکراتیزاسیون کشور تشکیل مرکز تحقیقات استراتژیک در دوره آقای هاشمی بود". [در این دوره هاشمی رفسنجانی تحت پوشش این که می خواهد این افراد را کنترل و مهار کند (اما در اصل برای جمع کردن اعوان با سابقه قدرتمند)، پولهای بسیار زیاد میلیاردی را از طریق مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در اختیار آن ها قرار داد و آنها نیز این پولها را صرف تقویت پایه های ایدئولوژی لیبرالیسم و برنامه ریزی برای به اصطلاح اصلاحات آینده (بخوانید کودتای لیبرالیستی مورد نظر سرویسهای اطلاعاتی غربی)، نمودند]. براین اساس زیرپروژه هایی چون مطبوعات زنجیره ای، قتل های زنجیره ای، کوی دانشگاه، تئوری سازی اسلام خشونت- اسلام تسامح، پلورالیسم دینی، لوایح دوقلو، فتح سنگر به سنگر، فشار از پایین چانه زنی از بالا، مشروعیت زدایی از نظام و نهایتا فتنه پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری 1388وغیرو همه در چارچوب پروژه توسعه سیاسیِ حلقه های فوق قرار داشت. [فقط یک قلم از فعالیت مرکز تحقیقات استراتژیک ، سفارش ترجمه کتاب «لویاتان» توماس هابز انگلیسی به حسین بشیریه بود که محوریت مباحث آن جدائی سیاست از دیانت می باشد]. ✅ اما نکته محوری در تغییر فکری و دگردیسی رفتاری عناصر مذکور در حلقه های فوق، به تحصیل عمده این افراد در انگلستان باز می گردد. بسیاری از این افراد که به عنوان چهره های انقلابی و دارای مسئولیتهائی در نهادهای امنیتی کشور شناخته شده بودند، در دهه 1370 بورسیه های تحصیلی در انگلستان را کسب نمودند و برای تحصیل در شاخه های گوناگون علوم انسانی به این کشور رفتند. جالب اینکه این افراد به دلیل حضور در نهادهای امنیتی کشور برای سرویس اطلاعاتی انگستان کاملا شناخته شده بودند، اما این سرویس نه تنها هیچگونه ممانعتی از تحصیل آنها به عمل نیاورد، بلکه زمینه های تحصیل را نیز برای این افراد فراهم نمود. بر اساس همین آموزه های انگلیسی، چهره هایی مانند سعید حجاریان و دیگر چهره هائی که از عناصر انقلابی دهه اول انقلاب بودند، به یکباره با افرادی مانند بشیریه به اشتراک نظر می رسند. در واقع حجاریان پروژه توسعه سیاسی را در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، با الهام از مواضع بشریه آغاز می نماید. بشیریه به صراحت می گوید «توسعه سیاسی یعنی دموکراتیزاسیون و دموکراتیزاسیون هم یعنی سکولاریزاسیون» یعنی همان چیزی که هانتینگتون در موج سوم دمکراسی برای براندازی نظامهای توتالیتر پیشنهاد می کرد و این همان کاری بود که شاگردان وی از سال 1348 تا کنون در پی انجام آن بوده اند.آموزه های انگلیسی از دریچه تحصیل عناصر فوق در انگلستان و نیز نظریات بشیریه باعث گردید برخی گروههای سیاسیِ زائیده انقلاب بسمت گرایشهای سکولار و مخالفت با حاکمیت دینی سوق داده شوند. اما این تحول فکری، یک عنصر محوری دیگر نیز داشت که از قضا به شکلی آشکار با برنامه های سرویس اطلاعاتی انگلستان پیوندمی خورد و آن همراه کردن مستقیم یا غیرمستقیم پیش قراولان انقلاب و احزاب درون نظام در چارچوب پروژه های مبارزات مدني و گذار به دموكراسي با همکاری مرکز مطالعات دموکرسی انگلستان و حضور شخصیت هایی نظیر جان کین؛ موثرترين متفكر سرویس اطلاعاتی انگليس، بود. ادامه 👇👇👇👇 🌴🌺🌴🌺