در مورد ملی شدن صنعت نفت مردم ایران از سال ۱۳۲۰ به بعد فعالیتی را برای ملی شدن صنعت نفت آغاز کردند. تا آن زمان نفت ایران در دست انگلیسیها بود. اما آمریکا به عنوان منجی اروپا و پیروز یکه تاز جنگ دوم جهانی ، سیطره انگلیس بر نفت ایران را بر نمی تابید. به همین خاطر پنهانی به انگلیسیها گفت : باید در نفت ایران شریک باشیم.... انگلیسیها نپذیرفتند، به همین خاطر آمریکائیهای فریبکار آمدند و به ظاهر در طرفداری از حق ملت ایران طرفدار ملی شدن نفت ایران شدند و برای به حاشیه راندن رهبری روحانیت در این قضیه، خود را پشتیبان محمد مصدق قرار دادند و به ظاهر نشان دادند که می خواهند در این قصه به مردم ایران کمک کنند. آنها حتی برای فریبکاری بیشتر مصدق را به آمریکا دعوت کردند تا وانمود کنند که قصد کمک مالی به ملت ایران را دارند. پس از یک سو به ملی شدن صنعت نفت کمک می کردند و از سوی دیگر با انگلیسیها مذاکره پنهانی داشتند که باید در نفت ایران شریک باشند ، هر چه انگلیسیها استنکاف می کردند ، پشتیبانی آنها از مصدق بیشتر میشد، تا آنکه صنعت نفت در ۲۴ اسفند در مجلس شورا و در ۲۹ اسفند در سنا به تصویب رسید ؛ اما آمریکائیها هنوز هم پشت پرده از انگلیسیها درخواست شراکت داشتند. نهایتا انگلیسیها که نفت ایران را از دست رفته تلقی کردند به شراکت آمریکا رضایت دادند که نفت ایران را سهم بندی کنند، به این ترتیب: آمریکا و انگلیس هرکدام ۴۰ درصد، هلند و فرانسه هم ۲۰ درصد..... ( ظاهر امر هم این که نفت مال ایران باشد و این درصدهای تعیین شده ، یعنی این که ایران این درصدها را به این کشورها می فروشد). آمریکا از همان سال ۱۳۲۹ شروع به برنامه ریزی پشت پرده برای کودتا کرد و این امر را تا زمان دستگیری مصدق پنهان نمود و در ظاهر تا آن زمان خود را طرفدار مصدق نشان میداد و همین امر باعث شد که محمد مصدق فریب آمریکائیها را بخورد و به حرف ناصحان، که می گفتند: آمریکا در فکر کودتا هست ، هیچ گوش ندهد و همین فریب خوردن مردم ایران را ۲۵ سال گرفتار کرد. نهایتا آمریکا با پولهائی که کرومیت روزولت آورده بود و کمک یک شبکه سراسری به نام «سازمان کوک» و یاری فرماندهان ارتش و ساده لوحی مصدق کودتا را به سرانجام رساند. .