.
خیانت هاشمی به آرمانهای انقلاب یکی دوتا نیست....
در دیدار رفسنجانی و امیر عبدالله ولی عهد وقت سعودی، عبدالله، از مراسم برائت از مشرکان و آقای ریشهری انتقاد میکند و اشاره میکند که: «[آقای هاشمی] فردی را [در سمت رئیس مجموعه حجاج] بگذارید که تحت امر شما باشد».
آقای هاشمی بارها به عبدالله میگوید نگران نباشید و نهایتاً اظهار میکند که: «ما قبول میکنیم. شما با من قرار بگذارید. در همان بعثه که بلندگو نداشته باشد، بدون اعلام. ما میگوییم همانهایی که در بعثه هستند، مثلاً میگوییم یک ساعت یا نیم ساعت، فقط دعایی بخوانند و بیایند بیرون. خبرش هم به هیچ روزنامهای در عربستان ندهند. در ایران پخش میشود که در بعثه تعدادی جمع شدند و مراسم ...» و عبدالله نیز در جواب میگوید: «... نیازی به بلندگو ندارد. خدا صدای مورچه را هم میشنود» (خاطرهها، ج 5، صص.411-412).
3. برخی میخواهند شما نباشید
در 18 مرداد 1373 با مقام معظم رهبری دیدار کردم که طی آن دیدار مسائل مختلفی مطرح شد. ایشان در مورد حج فرمودند: «برخی میخواهند شما نباشید، اما من نپذیرفتم.»
البته ایشان به نام کسانی که چنین درخواستی را مطرح کرده بودند، تصریح نکردند، اما برداشت خود من این بود که هماهنگ نبودن اینجانب با سیاستهای دولت در مورد مراسم برائت، موجب طرح چنین درخواستی شده است (خاطرهها، ج 5، ص.364).
.