. یک نکته قابل تأمل در روانشناسی اجتماعی ِمردم ایران نظر سنجی ، اگر واقعی باشد و نظر سازی نباشد ، در ساحت سیاسی ایران هیچ جایگاهی ندارد. حداقل به دو علت : ۱- مردم ایران بسیار کتوم هستند و به راحتی حرف دلشان را بروز نمی دهند. بنابراین در نظر سنجی ها نظر واقعی خود را کتمان می کنند. ۲- مردم ایران در همه عرصه ها «دقیقه نودی» هستند و در آخرین لحظات تصمیم می گیرند که چه کاری انجام دهند ، یا چه همتی به خرج دهند. در صحنه سیاست نیز همین گونه هستند. یک مثال : در سال ۱۳۸۴ قبل از انتخابات ریاست جمهوری طیف به اصطلاح راست(اصولگرای فعلی) جلسه ای در ساختمانی نزدیک وزارت کشور تشکیل دادند تا کاندیدای خود را نهائی کنند. در آن جلسه از اعضای مؤتلفه گرفته تا طرفداران رضائی و لاریجانی و ناطق نوری و احمدی نژاد وباهنر و غیرو همه جمع بودند. افراد مختلفی در آنجا صحبت کردند و جمعیت را به اتحاد و ائتلاف دعوت کردند و در نهایت یکی از افراد شاخص حاضر پشت بلندگو قرار گرفت و به حضار گفت : در نظر سنجی های به عمل آمده معلوم شده که لاریجانی بیشتر از همه افراد مطرح رأی آورده است. از آقایان می خواهم در این مورد اظهار نظر کنند. یکی دو نفر صحبت کردند و تصریحا همه را به اتحاد دعوت کردند و تلویحا لاریجانی را تأیید کردند. نوبت به احمدی نژاد که رسید ، اتحاد و ائتلاف را پذیرفت ، اما گفت : بنده نظر سنجی شما را قبول ندارم و طبق نظر سنجی های خودمان بنده آراء بیشتری دارم. بعد از او افرادی از جمله حسین مظفر صحبت کردند و همه را به تبعیت از اتحاد ، ائتلاف و شورای عالی جمع راستی ها فرا خواندند و تلویحا به احمدی نژاد می گفتند که باید به این تصمیم تمکین کند ، اما احمدی نژاد سفت و محکم ایستاد و سپس جلسه را ترک کرد. این جمع از هم پاشید. احمدی نژاد تصمیم خود را عملی کرد و در دور اول انتخابات بعد از هاشمی نفر دوم و لاریجانی نفر آخر شد که نهایتا در دور دوم پیروز شد. پ.ن. در ایران نظر سنجی در ساحت انتخابات ریاست جمهوری هیچ وسیله قابل اطمینانی نیست. .