📚کتاب 🖌نویسنده کتاب پنج قدم فاصله قصۀ عاشقانه‌ی دو جوان بیمار را به تصویر می‌کشد که هنگام معالجه بیماری‌شان، دلباخته‌ی هم می‌شوند. استلا و ویل، هر دو با بیماری فیبروز کیستیک دست و پنجه نرم می‌کنند که یک بیماری دستگاه تنفسی است که زمینه عفونت‌های مختلف باکتریایی را در بدن ایجاد می‌کند. این زوج با یک مشکل مواجهند و آن این است که آن‌ها نباید یکدیگر را لمس کنند زیرا یکی از آن‌ها بیماری دیگری علاوه بر فیبروز کیستیک دارد که منتقل می‌شود. ریچل لیپینکت در این کتاب داستان آشنایی استلا و ویل در بیمارستان را به رشته تحریر درآورده است. آن دو هر چند مدت یکبار باید برای بررسی وضعیت ریه‌هایشان در بیمارستان بستری شوند. ویل که اتاقش کمی آن‌طرف‌تر از استلا است، توجهش به رفتار گرم استلا با بیماران و مسئولان بیمارستان جلب می‌شود و تا طبقه پنجم به دنبال استلا می‌رود تا بتواند چند کلمه‌ای با او صحبت کند. پس از پایان صحبتشان پرستار به استلا می‌گوید که ویل، علاوه بر داشتن فیبروز کیستیک یک بیماری خطرناک دیگر نیز دارد که تا چند سال دیگر خواهد مرد و به او تذکر می‌دهد که از ویل دوری کند زیرا بیماری ویل واگیردار بوده و اگر استلا آن بیماری را بگیرد سرنوشتی جز سرنوشت ویل نخواهد داشت. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59