شهید ••🍁وقتی می‌خواست راهی شود حس عجیبی داشت و مطمئن بود که سالم برنمی‌گردد؛ من هم همان حس را داشته و حالم شبیه حال دفعات قبل نبود. گفت:"بیا بشین باهم حرف بزنیم." دلم لرزید و گفتم:"می‌خواهی مأموریت بروی؟و حتماً می‌خواهی سوریه بروی؟" خندید و گفت:"آفرین عزیزم." گفتم:"من هم که نمی‌توانم و نمی‌خواهم مانع رفتنت شوم." که در جواب گفت:"به تو افتخار می‌کنم." شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم