ای که در دیده ی خلق فصل بهاری بیا شیعیان را تو فقط یار و نگاری، بیا منجی عهد و زمانی به برِ ظلم و ستم کی رهانی تو ز دهر بی بند و باری؟ بیا عالم دون بنگر در تب و تاب است کنون تو که خود منتظر یک لطف ز یاری، بیا لشکر کفر که پی کشتن شیعه شده است تو به دادخواهیِ ان درد که دچاری، بیا در یمن شیعه ز تیغ ستمی افتادست گو که کی دست یمانی بفشاری؟ بیا قائم خون حسین بوده ای از روز ازل تو بر ان وعده که دادی به نگاری، بیا نادم از لطف خدا بین چو حرَ افتاده بهر ان عهد که بستیم روزگاری بیا! پدر مهربان ما صبحت بخیر ای آقای دلتنگی✋💔