داستان عبرت آموز واقعی ازتاریخ اسلام بعد از 25 سال خانه نشینی مردم درب خانه امیرالمومنین علی(ع) جمع شدند و از او درخواست نمودند که حاکمیت را به عهده بگیردکه ایشان به زور و اکراه حکومت را پذیرفت امیرالمومنین علی (ع) بعد از به قدرت رسیدن خطبه ای ایراد کرد که در نهج البلاغه به شقشقیه معروف است. او قصدش کمی درد ودل با مردم بود و مهمتر از همه اینکه درس عبرتی آموزنده باشد برای دورانی مثل الان ... (شتر وقتی بسیار عصبانی میشود دهانش بسیار کف میکند .به این حالت شتر در زبان عرب اصطلاحا شقشقیه میگویند.) در این خطبه بسیار معروف مولا علی میفرمایند در این 25 سال خار در چشم داشتم و استخوان در گلو ولی چنان از این دو نفر(ابوبکر و عمر)در همه عرصه ها دفاع نمودم که میترسم خداوند مرا با آنها محشور گرداند! مردم با بهت و حیرت و دهانی باز مولا را تماشا میکردند که چه میگویند؟! چطور ممکن است؟او و یاران نزدیکش که همواره از آنها تعریف میداده و حمایتشان میکرده... ایشان در پایان سخنرانی مفصل در باب این موضوع مهم یک جمله فرمودند که شقشقیه ای بود و تمام..... 🌟مقصد توحید از گذرگاه میگذرد!! ما تابع ولایتیم 37262 لطفاعضوکانال بشوید⬇️ 👈همراهان مهدی(عج) دارالمومنین(جهرم)👉 https://eitaa.com/jahrom_valaiy/13238/joinchat .