🟡چند خاطره و تجربه کوتاه 1⃣یخچالمون خراب بود زنگ زدم به یه تعمیرکار ... همونجور که کار میکرد ، سر صحبت رو باز کردم و بحث انتخابات رو پیش کشیدم .. بعد کلی صحبت قانع شد به آقای جلیلی رای بده ... امروز خوشحالم 🌷❤️ 2⃣کار برای انقلاب، قبل از طلوع آفتاب! حدود ۴:۳۰ صبح، قبل طلوع آفتاب، دو تا نوجوون که حق رای هم نداشتن، در حال رفتن به شهر بودن تا برای آقای جلیلی تبلیغ کنند! اومدم عکس بگیرم، گفتند از چهرمون نگیر.... این بچه ها از خیلی از مدعیان جلوترند... 3⃣ دعوت نامه‌ای تو دست یکی از نوجوون ها بود که ازش عکس گرفتم؛ میگفت: از این دعوت نامه، پونصد تا چاپ کردیم و تو خیابون قارن ساری توزیع کردیم... میگفت: این دعوت نامه رو خودمون طراحی کردیم... ارزشمند بودن این کار رو زمانی بیشتر فهمیدم که متوجه شدم هزینه‌ی ۳ میلیونی چاپ این دعوت نامه ها رو خودشون دادند! 4⃣من از زنگ زدن به فامیل شروع کردم که خاکستری هستند و موفق شدم رایشون رو به سمت آقای جلیلی ببرم و قول دادن بقیه رو هم راضی کنن چون خانم بودن 5⃣سلام. بنده معلمم، یک پیام نوشتم و برای مخاطبینم فرستادم. امیدوارم تاثیرگذار باشه چون چیزی جز واقعیت توش نبود. 📝 شما هم خاطرات و تجاربتان را به آی‌دی زیر ارسال کنید👇 🆔@setadm_admin 🇮🇷 @jalilimashhad 🇮🇷