⭕ سعید جلیلی و دولت تقسیم غنائم! 🔸 این روزها دوباره نام سعید جلیلی به زبانها افتاده.نامی که در جلسه 16 آذر جناب رئیس جمهور فریاد زده شد.فریادی از سر دلسوزی که چرا از ظرفیت سعید جلیلی استفاده نشده است. سوالی که در پاسخش گفته شد ما به او گفتیم،خودش قبول نکرده است. 🔸 چند نکته کوتاه را می گویم و به اصل مطلب می رسم؛اولا ای کاش جناب رئیس جمهور می گفتند پیشنهاد های داده شده چه بوده است،ای کاش می گفتند پیشنهاد حداقلی دستیاری و مشاورت رئیس جمهور بعد از گذشت چندین ماه از روی کار آمدن دولت، آن هم تحت تاثیر فشار بسیاری از نیروهای انقلابی به جلیلی داده شده، دستیاری و مشاورتی که نیازی به حکم ندارد.سعید جلیلی بدون اعطای حکم هم همین کار را می کرد چه در دولت قبل و چه در دولت فعلی. یادش بخیر ایام انتخابات چقدر از دوستانمان در ستاد رئیسی می شنیدیم که نباید نگران بود،جلیلی قطعا معاون اول است و عجب ترکیبی در راهه، زوج قهرمان.جلیلی و رئیسی.زهی حماقت.کسانی که نه هنوز مناسبات قدرت را فهم می کنند و نه سعید جلیلی را می شناسند. 🔸حرف این وجیزه چیز دیگریست. اساسا صورت مسأله به اشتباه تقریر شده است. مساله این نیست که آیا طرح ها و برنامه های جلیلی در این دولت اجرا شده است یا نه، مخاطب شعور دارد، می تواند برود برنامه ها و شعارهای مختلف جلیلی را بخواند و خود قضاوت کند کدامیک از آنان اجرایی شده است، مسأله حضور یا عدم حضور جلیلی در دولت نیست، مسأله آن است که نه سوال کننده ی از رئیسی و نه شخص رئیسی هنوز هم جلیلی را خوب نشناخته اند. 🔸حداقل امروز بسیاری این را پذیرفته اند که دولت سیزدهم یکی از بی گفتمان ترین دولت های پس از انقلاب است. دولتی که بیشتر شبیه یک شرکت سهامی است. شلختگی گفتمانی بارزه اصلی این دولت است. دولتی که در آن از مخبر و رضایی و بذرپاش و ضرغامی تا شمخانی و عاملی و فیروز آبادی و اسلامی کنار هم نشسته اند. دولتی که از اصلاح طلب و اصولگرا در آن جای گذاری شده اند و سهمی برداشته اند. دولتی که پدرخوانده های اصولگرایی و برخی عناصر درونی اش از قاليباف و حداد تا مخبر و رئیسی، مُهره های خود را در درون دولت چیدمان کرده‌اند. این آفت همان ایراد اساسی بود که در زمان انتخابات دلسوزان مطرح می کردند. حامیان رئیسی می گفتند که ویژگی مثبت ایشان این است که با همه خوب هستند و اجماع آفرین میان همه گروه ها و جناح ها هستند و دلسوزان می گفتند اتفاقا همین نقطه، نقطه ی اشکال و انحراف است. 🔸اما سعید جلیلی اساسا این صحنه را قبول نداشت. جلیلی همواره مغضوب پدرخوانده ها بوده است. جلیلی اساسا این زمین بازی را قبول ندارد که اگر داشت سال 92 به میدان نمی آمد و می گذاشت حداد عادل و قالیباف و ولایتی کارشان را بکنند. مدل دولت سهمیه ای اساسا با مبانی و مبادی اندیشه ای جلیلی در تناقض است. او نمی تواند در دولت باشد و در مقابل برخی رانت ها و قبیله گرایی های سیاسی سکوت کند. 🔸سعید جلیلی بسیاری از تفاوت های اندیشه ای خود را با رئیسی در صحنه انتخابات علنا نشان داد. به نحوی که در روزهای پایانی انتخابات دعوای شدیدی میان حامیان این دو نامزد شکل گرفت. تفاوت نگاه ها بر کسی پوشیده نیست. از برنامه ها و طرح های مختلف اقتصادی جلیلی تا نوع نگاهش به برجام و fatf و لزوم برنامه داشتن و فهم دقیق رئیس جمهور از مسائل مختلف و لزوم اهل تصمیم گیری بودن شخص رئیس جمهور، نقاط اختلافی مهمی بود که همگان شاهد آن بودند. جلیلی آمده بود تا صدای اصیل حزب الله در صحنه انتخابات باشد، صدایی که برایش رای و فالور مهم نبود. صدایی که بنا به تشخیصش از اوامر ولی خاموش شد و انصراف داد تا فردا روزی شق عصای مسلمین خطابش نکنند، تا روزی خناسان نگویند آقا گفتند رئیس جمهور باید با رای بالایی انتخاب شود و شما نگذاشتید، تا همان 210 نفر نماینده ای که نامه زدند که جلیلی باید انصراف بدهد که اگر ندهد اسلام به مخاطره می افتد صدایشان بلند تر نشود، تا فردایی که انتخابات به دور دوم کشیده شد برخی نگویند شما آبروی رئیسی را بردید و دور دومی اش کردید. انصراف او دو علت داشت؛ فشار برخی به اصطلاح دوستان و تشخیصش از صحبت ولی. تشخیصی که شاید از منظر بسیاری از دلسوزان درست نبود. 🔸 برای سعید جلیلی دولت رفقا با دولت رقبا فرقی ندارد.او چه در دولت باشد و چه نباشد تکلیفش را می شناسد و عمل می کند. او همانطور که به دولت روحانی مشورت می داد و حاصل ساعتها تلاش کارگروه های دولت سایه را تقدیم مسئولین می کرد، امروز هم همین کار را با افتخار انجام می دهد. شعار و راهبرد او در نسبت با دولت‌ها، «تأیید،تکمیل و تصحیح» بوده و هست. چه دولت روحانی باشد و چه رئیسی. امروز وظیفه همه ما آن است که همین راهبرد را دنبال کرده و تلاش کنیم دولت سیزدهم با همه ویژگی هایش، اقدامات مثبتش تایید و اقدامات منفی اش تکمیل و تصحیح شود. @marghoomat