گروه سیاسی جهان نيوز: کتاب «بدون دود و آتش و خون» روایت های جالب و جدیدی را در گفتگو با حسن روحانی و دولتمردان سابق منتشر کرده است. سایت جماران متن کامل گفتگوی این کتاب با حسن روحانی را که تحت عنوان «ببخش و فراموش نکن» در یکی از بخش های آن منتشر کرده است.
اظهارات روحانی که جریان اصلاحات تعابیری نظیر «افشاگری» و «ناگفته» برای آن به کار برده اند، در محفلی با حضور واعظی، نهاوندیان، ربیعی، اردکانیان، معزی، قوچانی، وردی نژاد و... در روز آخر ثبت نام های انتخابات ریاست جمهوری 1400 مطرح شده است.
تردیدی در تلاش رئیس جمهور سابق و یاران او برای دیده شدن و جلوگیری از فراموشی البته با نگاه به آینده و بزنگاه های سیاسی پیش رو وجود ندارد. حال این هدف را با توئیت پراکنی، پیام، گفتگو، افشاگری و یا هرچیز دیگر دنبال می کنند. البته که به آقای روحانی این اطمینان را باید داد که فجایع مدیریتی، اشرافی گری ها، جولان جاسوس ها، شبهه اندازی ها، غرب گرایی ها، حوقوق های نجومی، نرخ های نجومی و ... هشت سال گذشته از یاد مردم نخواهد رفت.
در میان این گفته ها نکات قابل توجهی وجود دارد که جهان نيوز گزیده های مهم این گفتگو را در اختیار مخاطبان قرار می دهد:
*به نظرم آقای جهرمی هم میتوانست ثبت نام کند. کار شورای نگهبان در رد صلاحیت او با قید اینکه سن و سالش دو ماه کم است، غیرقانونی است. شورا رد میکرد، دولت هم بیانیه میداد. باید ثبت نام میکرد.
*فکر کنم تا روزهای پایانی دولت میزان مرگ و میر ناشی از کرونا به زیر 50 نفر برسد. واکسیناسیون ادامه دارد و بزودی هم نمونههای داخلی چه واکسن پاستور و چه برکت به دست مردم میرسد. (علی رغم پیش بینی غلط روحانی که مسبوق به سابقه هم بود، در روز تحویل دولت آمار تلفات روزانه در حدود 450 نفر بود).
*واقعیتش را بخواهید اگر صدا و سیما اینقدر دروغ به خورد مردم نمیداد، من هم اصلا وارد نمیشدم ولی وقتی دیدم که اینها ذهن مردم را خراب میکنند، تصمیم گرفتم در مورد جنگ اقتصادی حرف بزنم.
*وقتی ترامپ جنگ اقتصادی را شروع کرد عدهای از وزرا پیشنهاد کردند که استعفای دسته جمعی بدهیم. میگفتند در این وضعیت باید کسانی با تمام اختیارات بیایند و دولت را بگیرند وگرنه شرایط برای اداره کشور مساعد نیست. به من گفتند برو با رهبری صحبت کن. گفتم این راهکار عملی نیست. گفتم این رفتار را نامردی میدانم؛ وقتی ما برویم، رهبری تنها میشود. (پیشنهاد استعفای دسته جمعی و روحیه منفعلانه در مقابل هجمه دشمن، موید نقش برخی مدیران ارشد دولت قبل در اثرگذاری خباثت آمریکایی ها در حق ملت ایران است).
*آقای لاریجانی به من میگفت که یارانه را بیشتر کنید و ارز 4200 تومانی را حذف کنید. به وزرا گفتم که قیمت دقیق همه کالاها را رو به روز میخواهم. باید بدانم ماست، تخم مرغ، نان، برنج، گوشت و...دقیقا هرروز چند است. اگر میخواستیم حمایت در تامین کالا را قطع کنیم، مردم زیر بار گرانی له میشدند. گفتم نه. یارانه کالایی باید ادامه داشتهباشد و ارز 4200 تومانی هم برای تامین کالا بدهید.»
*جنگ اقتصادی یعنی چه؟ یعنی اینکه اسرائیلیها کشتیهای ما را در دریای سرخ میزدند. قبل از این هیچ وقت پیش نیامده بود که نفتکش ایران زده شود ولی این برای اولین بار بود که از همه ابزارها استفاده میکردند که درآمدهای ارزی ایران به صفر برسد. میخواستند در ایران قحطی شود.
*یکی از وزرای دولت یازدهم پیش من آمد و گفت من آدم جنگ نیستم؛ اگر شما میخواهید بجنگید من نیستم و از دولت رفت.
*وقتی اعلام کردیم که من به نیویورک میروم، اعضای 5 بعلاوه یک هم آمدند. مرکل که کمتر به نیویورک سفر میکرد، آمد. جانسون درحالی که وسط درگیریهای داخلی سیاسی بود، سریعا به نیویورک آمد و وزرای خارجی چین و روسیه هم در نیویورک حاضر بودند. اینجا واسطهگری رخ میداد که موضوع میان ایران و امریکا حل شود. همه چیز آماده مذاکرات مستقیم بود. طرف امریکایی هم خیلی ابراز میکرد که ترامپ بیصبرانه علاقهمند به دیدار است. اما احساس کردم که یکجای کار به شدت لنگ میزند. ترامپ تاکید داشت که اول باید خبر دیدار را اعلام کنیم و بعد دیدار انجام شود. برای من روشن بود که ترامپ بازیگر است. او آدم عادی نبود. هر لحظه بازی میکرد. یک هنرپیشه قابل بود. نگران بودم که خبر دیدار را منتشر کند و بعد بازی را بهم بزند. ما میگفتیم که اول دیدار انجام شود و بعد خبرش منتشر شود و خلاصه کار به جایی رسید که گفتند دیدار انجام شود و وسط جلسه، خبرش هم اعلام شود. اما پیش از جلسه بازهم تیم ما به گفتوگو و مشورت مشغول شدند و در نهایت به این جمعّبندی رسیدیم که با ترامپ امکان گفتوگوی برابر و صادقانه وجود ندارد. طرفهای خارجی هم این را میدانستند.اگر جای ترامپ، اوباما رئیس جمهور بود، قطعا به آن جلسه میرفتم. (ادعای رئیس جمهور سابق مبنی بر دیدار حتمی با اوباما و یا تصمیم ب