رضای خدا شب قبل از اینکه به سوریه برود همین که از مسجد آمد برای اش  چای آوردم. متوجه شدم چشماش پر از اشکه لبخند تلخی زد و گفت خانم دیدی دوستانم یکی یکی دارن شهید میشن و من از اون ها جا موندم!؟ گفتم من جلو تو را نمیگیرم برو. اما من و بچه ها چی؟ گفت همه چی دست خداست. راضی ام به رضای خدا شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده              به روایت همسر 🌹کنگره ملی شهدای مازندران 📲 @jangoderang_ir •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•