🔹آیة الله سید جعفر شاهرودی: 🔸شبی در شاهرود در عالم رؤیا دیدم که امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با گروهی در دشتی بی کرانه حضور دارند و گویی به نماز جماعت ایستاده اند 🔹نزدیک رفتم تا جمال نورانی حضرت را زیارت کنم و دست مبارکشان را ببوسم که دیدم شیخ بزرگواری که آثار عظمت در سیمایش آشکار بود در کنار حضرت است. به فکر فرو رفتم که این مرد کیست که این اندازه به امام(علیه السلام) نزدیک است؟ 🔸پس از بيدار شدن برای پیدا کردن او به مشهد و تهران رفتم اما او را نیافتم. به قم رفتم و پس از تلاش بسیار، ایشان را در یکی از حجرات مدرسۀ فیضیه دیدم که مشغول تدریس بود. نامش را پرسیدم گفتند میرزا جواد آقا ملکی تبریزی. 🔸به محضر پربارش رفتم، پس از عرض سلام، محبت بسیاری کرد و فرمود کی آمدی؟ (گویی مرا دیده و میشناسد و از جریان من آگاه است). 🔹همراهی او را برگزیدم تا اینکه سحرگاه 11 ذیحجه 1343ق میان خواب و بیداری دیدم دروازه های آسمان گشوده شده گويی تا زیر عرش خدا را می نگرم. دیدم که استاد گرانقدرم در آنجا به قنوت ایستاده است. از مقام والا و قرب بسیار او سخت شگفت زده شدم، که صدای در خانه بلند شد. دیدم یکی از دوستان گفت: آقا از دنیا رفت. منبع:کانال بزم قدسیان ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain