#یادداشت
«مسئلهای که مدام در سرم پیچ میخورد و پیچ میخورد...
☘به راستی،چگونه چمران شدهای و بالِ پرواز را گشودی و صعود کردی؟ صعود کردی به نقطهای ماورای ذهن، فهم، تصور و خیال. ماورای این جهان...
☘و به راستی که چگونه میتوان چمران شد؟ چگونه میتوان تو را در ذهنِ علیلِ خود بگنجانم تا بتوانم اسطورهای چون تو را، به جهانیان آشنایی دهم؟
تو هنوز هم برایِ من ناشناختهای...
تو چمران بودی و مرا در آرزوی چمران شدن جا گذاشتهای و رفتهای...
☘چمران یعنی پس از هر دستاورد به دنبال دستیابی به امری مهمتر از مهم میکوشد. پله پله بالا میرود تا به اَهَمّ دست پیدا کند.
چمران یعنی نگاهی به وسعت کهکشانهای ناتمامِ هستی.
☘چمران یعنی زمین میخورد، دلش میگیرد، نفسش تنگ میشود، قلبش درمیان منگنه گیر میکند، غبار بر چهرهاش مینشیند ولی لبخند از لبش محو نمیشود و باز هم بلند میشود؛ محکمتر و مقتدرتر از همیشه میایستد و به گرگ و میش هوا چشم میدوزد. آرمانهایش را دوباره و دوباره و دوباره تداعی میکند و گامهایش را رو به جلو بر میدارد.
☘و من هنوز هم در عجبم که چگونه چمران شدی و من چگونه میتوانم به تو ملحق شوم؟!
جملهای ماندگار به یادگار گذاشتی برایمان که راهگشاست برای اشخاصی همچون من.
☘«وقتی عقل عاشق شود،عشق عاقل میشود،آنگاه شهید میشوی»
و شاید در همین جمله میتوان زندگی تو را خلاصه کرد، در همین چند کلمه...
✍🏻مطهره ناطق .
#دکتر_شهید_مصطفی_چمران
#جوانه
@jaryaniha