🤲 تاسوعای حسینی تسلیت باد 🤲 💎 بخش دوم قصیده دست 💎 هزار رود عطش در خیال او می رفت درون علقمه زدمشک ،مرد دریا دست وآسمان دوقدم سمت نخل ها برگشت کمین گرفته کمانی به سمت زیبادست ستون خیمه ساقی هنوز پابرجاست برادری که گرفته عمود را با دست اگر که ام وهب برنداشت آن سر را بدانکه داشته عشق پسردر آنجا دست ولی سری که رود زنده برنمی گردد هزار سر به فدای، امیر تنها دست دعا نمود که تا خیمه از شریعه آب تمام تن برود آسمان به الا دست شکسته نخل قشنگ بلند قامت او چقدر تیر نشسته به چشم، اما دست هنوز هم به علم تکیه می کند گاهی بلند می شودوعرضه می کند:یا دست ✳️✳️✍️✍️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii