🤲 تاسوعای حسینی تسلیت باد 🤲 💎 بخش سوم قصیده دست 💎 به بچه های حرم قول آب دادم ،آب مباد اینکه رود آبروی سقا دست نگاه خشک علی اصغر حرم اما هنوز خیره شده تا بلندبالا دست سکوت می کند و از یراق می افتد حواس او همه جامیرود ،مبادا دست به خاک تیره بیفتی و بازگردد اسب در عمق آتش دشمن نیفتد از پا دست گذشت از سر آب ، آبروی آب آن روز و خاک برسرآبی که خسته شد تادست قلم قلم شود و روی خاک بنویسد : عمودخیمه ساقی شکسته بادا دست تمام شد همه قصه های آب آنروز شکسته شد کمر مهرآب، زهرا، دست به خط سرخ خودش واژه های من را چید به بیت آخر شعرم گذاشت امضا دست ✳️✳️✍️✍️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii