شعر می‌آید سراغم کنج دفتر تا حرم صد کبوتر می زند پیوسته پرپر تا حرم از در باب الجوادش ساعت هشت آمدم ضرب نقاره زده از من جلوتر تا حرم مادرم را زودتر با هر قدم رد می کنم با دعای او زیارتنامه بهتر تا حرم صحن قدس و مسجد دلتنگ گوهرشاد را میروم اما دلم افتاده با سر تا حرم ضامن آهوی خسته چشم هایم را ببین اشک هایم ریخته از اولین در تا حرم پنجره فولاد تان جنس اش حریر آسمان باز کرده صد گره ها را سراسر تا حرم باید از اول سراغ مهر تو می آمدم مثل حر عاملی از راه دیگر تا حرم از در آیینه می آیم غریبانه جلو ... با ضریح ات میشوم قدری برابر تا حرم کوله باری از دعا همراه خود آورده ام با مفاتیح قمی از پیش خواهر تا حرم راه من سمت خراسان شما افتاده است از مسیر مشهد میقان برادر تا حرم عطر خوشبویی گرفته دور سقاخانه ات می رسد با اذن تان از حوض کوثر تا حرم از رواق و صحن جمهوری صدایم می زنند زود باید بازگردم پیش مادر تا حرم ... ✳️✳️💐💐💐 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii