نوکرتم رقیه خاتون ، شاهرگمم میدم براتون دلم الآن سمت دمشقه درست کنار کفتراتون دارم پَر میزنم به سمت مرقدت بشم کبوتر جلد هوای گنبدت یا اَیهاالعزیز ، برام دونه بریز منم همون گدای روسیاه هر شبت فدای گنبدت ، فدای گنبدت با دستای کوچیکت گره هامونو وا میکنی با اسمت چه شوری تو روضه برپا میکنی غوغا میکنی ، غوغا میکنی ... نوکرتم به فاطمه ، نوکرتم به فاطمه ... قبول کن این چشم ترم رو ، نگیر تو سایۀ سرم رو ان شاءالله یک روزی میذارم رقیه اسم دخترم رو تب و تاب منی ، مِی ناب منی تو دردونه ی مهربون ارباب منی سر سفرتم و نمک گیر تواَم برادر زاده ی خوشگل عباس منی تو احساس منی ، تو احساس منی اباالفضل با الله اکبر تو محشر میکنه چنین رزمایشی رو جز آقام حیدر میکنه محشر میکنه ، محشر میکنه ... نوکرتم به فاطمه ، نوکرتم به فاطمه ... ملیکه ی اَرض و سماوات ، بازم شده وقت ملاقات برا تو سینه میزنم من کربلا میگیرم از بابات حرم خواب شبم ، حرم تاب و تبم ان شاءالله اربعین پیاده کربلا برم تو سایه ی سرم ، تموم باورم ان شاءالله میرسم یک شبی من با مادرم دم بابُ الحسین ، تو بین الحرمین بگو نوکر من بیا تورو هم میخرم تورو هم میخرم ، تورو هم میخرم اَباالکرامت اربابه و خانوم بنت الکرمه ان شاءالله اولین قرارمون توی حرمه سایَت سرمه بی بی ، سایَت سرمه بی بی ... نوکرتم به فاطمه ، نوکرتم به فاطمه ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir