موج غمت در دل من ، غصه ی بابا همه تو این همه پاشیده شدی ، ای همه صحرا همه تو آه من و ماتم تو ، داغ تن مبهم تو من چه کنم ای پسرم با بدن درهم تو پسرم من پدر پیر تواَم پدر پیر و زمین گیر تواَم جگرم را چه امیدی به فرات تشنه ی نغمه ی تکبیر تواَم ... ای علی اکبر من ، شبه پیمبر من ... پیش نگاهم چه شود ، پنجه به صحرا نکِشی چشم مرا خون نکنی ، روی زمین پا نکِشی آمده ام در بَر تو ، این نفس آخر تو دیده ام اینجا همه جا قطعه ای از پیکر تو پسرم مینگرم روی تو را نیزه بر هم زده اَبروی تو را بین دیوار و در افتادی مگر چه کنم روضه ی پهلوی تو را ... ای علی اکبر من ، شبه پیمبر من ... ای حرمت در ملکوت ، سمت خدا میبَرَمت شکر خدا جمع شدی روی عبا میبَرَمت عبای بابا کفنت ، مرهم زخم بدنت بگیرم آرام علی لخته ی خون از دهنت بنگر ای پسرم بالای سر آتش غیرت من شد شعله ور خیز و از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامَحرم ببر ... ای علی اکبر من ، شبه پیمبر من ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir