پاشو ای نور دیده که من از غصه مُردم زِ داغ تو من افسردم گمانم ای برادر جان نمیشناسی دیگه من رو به دست من ببین جای غُل و زنجیر دشمن رو منم یاسی که پژمردم زِ نامحرم کتک خوردم ... حسین من ، حسین من ، حسین من ... ببین ای باغبونِ گلای یاس و لاله که صحرا شد پُر از ناله پاشو بنگر ربابِ تو تو صحرا با دل مضطر با گریه داره میگرده پِی قبر علی اصغر روی سینت علی اصغر پایین پات علی اکبر ... حسین من ، حسین من ، حسین من ... من و سکینه رفتیم کنار نهر علقم دلامون شد پُر از ماتم معما شد برای من اگه بوده سپهدارت چرا اِنقدر کوچیکه پس قدِ قبر علمدارت سکینه گفت به صد ماتم شده جسمت جدا از هم ... عمو عباس ، عمو عباس ، عمو عباس ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir