شیرین تر از این شیوه ی غارتگری ات نیست فریاد که دلخواه تر از دلبری ات نیست ای معجزه ی دامن زهرا به نگاهت پیداست دلی همچو دل مادری ات نیست هنگام حدیث است بخوان سلسلة العشق تا خلق نویسند تکی ، دیگری ات نیست من آمده ام سجده کنم اوج بگیرم گفتند که جانبخش تر از پادری ات نیست ای آب و هوای دل من با حرمت گرم ای ناز نفس های خداوند دمت گرم سوگند سر کعبه به دامان تو باشد صد چله دل قبله چراغان تو باشد من بچه ی آهویم و دنبال تو هستم آقا به دلم حق بده حیران تو باشد این خطه اگر سبز و رفیع است و خدایی اصلاً نه عجیب است که ایران تو باشد جبریل اگر بال و پرش سایه ی عرش است بر روی سرش سایه ی ایوان تو باشد من را ببر از خانه به مِیخانه ترم کن دستی سر گیسو زده دیوانه ترم کن شاعر : 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir