مَتَى نُغَادِیکَ وَ نُرَاوِحُکَ.... چه زمان با تو صبح و شام‏ مى‏کنیم کی میشه کنار من تو صبح و شام باشی بر روی سرم سایه ی مستدام باشی باشی کنارم وقتی گرفت دلم بهونَت باشم همه دم زائر خال ِروی گونَت غم نیست توو دلم وقتی مقابلت بشینم من سیر نمیشم هر چی جمالتو ببینم خوشبختی اونه که وقتی که قرار ندارم یک لحظه سرم رو روی دامنت میزارم وقتی که تو باشی چه نیازیه به جنّت با تو میشه باز به روی من درای رحمت بابای قشنگ و مهربون بگو کجایی خسته شده ام خدا میدونه از جدایی یک لحظه نشد جمال زیباتو ببینم از خاک کف پای تو گلبوسه بچینم از دور آقاجون ببین همش میدم سلامِت آقا به فدای روضه های صبح و شامِت داری دوباره برای عمّه، خون می باری با یاد مصائبش همیشه بی قراری می بینی تو داغ ِروی داغشو دمادم انگار که تموم سال توس ماه محرّم گویا که زمین خورده مقابلت مکرّر از زخم زبون شامیا شده مکدّر ناموس خدا رو برده اند میون بازار در بزم شراب شامیان رفته با اجبار یارب برسون منتقمو به حقّ زینب از غصه شده قلب امام ما لبالب تا کی پسر فاطمه، بی پناه باشه در بین بیابونا یه بی گناه باشه در بین دعای ندبه میخونیم: یارب عجل لولیک الفرج بحق زینب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 📓جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ https://t.me/javaherkalam110135 https://eitaa.com/javaherkalam110135