‼️ خونریزی شدیدی داشت داخلِ اتاق عمل دکتر اشاره کرد که چادرم رو دربیارم تا راحت تر مجروح رو جابه‌جا کنم. گوشہ‌ی چادرم رو گرفت و بُریده بُریده گفت: "من دارم میرم که چادُرت رو درنیاری" چادرم هنوز توی مُشتش بود کــه شهید شُـد...💔