اما گاهی یک مجرم هم یک کار بدی می کند و خودش با پای خودش می آید ، می گوید : من فلان کار را کردم . گفتم : خدایا! ما از آن بدهایی هستم که با پای خودمان آمدیم. خودم آمدم می گویم : عوضی رفتم و بد کردم و نفهمیدم. با چه لحنی می گویی ؟ با همان لحنی که علی ( ع ) گفت : و قد اتیتک یا الهی بعد تقصیری ؛ دلم می خواهد یک شب جمعه هم برویم کنار قبر امام حسین (ع) در صحن امام حسین (ع) آن جا احیا بگیرم و بگوییم : { و قد اتیتک یا الهی بعد تقصیری و اسرافی علی نفسی معتذراً نادماً منکسراً مستقیلا مستغفراً منیباً مقرّ اً مذعنا معترفاً لا اجد مفرّاً ممّا کان منیّ و لا مفزعاً أ توجّه الیه فی أمری.} همه جا رفتم همه دری را زدم. حالا فهمیدم که نفهمیدم . حالا در خانه ات آمده ام. خدایا! می دانم دیر آمدم. شما جوان ها! هم دیر آمدید. آدم باید از اول تکلیفش بیاید نه بعد از یک مدتی که گناه کرد. شما هم دیر آمدید. پیرمردها! پیرزنها! شما هم دیرتر آمدید. هر کس یک روز بیشتر عمر کرده دیرتر آمده است. خدایا! ممنونتم که مرا تا شب جمعه زنده نگهداشتی. همین قدر مهلتم دادی تا این ساعت بشود و در چنین جلسه ای با این جمعیت گرد هم بنشینیم . مگر می شود میان این همه جمعیت، یک نفر مشتری نداشته باشی؟ چرا داری. بعضی از کاسبها زرنگند. وقتی مشتری می خواهد از آنها جنس بخرد اگر بخواهد جنس را جدا کند ، می گوید: این جور نمی شود. اگر می خواهی بخری از دم بخر! جدا نکن! آی مردم شما هم بگویید: خدا! اگر بناست ما را بخری همه را بخر! آدم خوب که خوب است، بد را بخر! آدم پاک که پاک است، آلوده را کمک کن! یا الله @javedalaeme 👆👆🌺🌺