🔶️ 🔶️ 🔸️ 🔸️ _ اهل ورزش هم بود؟ ما در منزل با هم کشتی می‌گرفتیم. وسایل ورزش باستانی مثل میل، چوب و تخته شنا در خانه داشتیم. بیرون از منزل هم فوتبال و دیگر بازی های بچه‌گانه را انجام می‌دادیم. مدام تحرک داشتیم. تابستان‌ها ۲_۳ ساعت به باشگاه نیرو محله قیام برای ورزش بوکس می‌رفتیم و ورزش می‌کردیم اما به صورت حرفه‌ای نبود. ما باهم کوه می‌رفتیم. دو سه بار در محیط کوه گفت: چشمم سیاهی می‌رود. به دکتر قلب مراجعه کرد که دکترها تشخیص دادند قلب دچار مشکل است و باید عمل شود. را به بیمارستان قلب رجائی فعلی بردیم که ۲۰ الی ۳۰ روزی آنجا بستری شد تا برای عمل آمادگی پیدا کرد. سپس سینه‌اش را شکافتند و عمل قلب باز کردند. آن موقع رسم این بود که هرکس میخواست عمل قلب باز کنه، ۴نفر از نزدیکانش که هم گروه خونی او بودند خون می‌دادند. من و اخوی و یکی دوتا از همشیره‌ها برای او خون دادیم و پزشکان نیز عملش کردند. سرتاسر سینه‌اش را شکافته و استخوان‌ها را باز کرده بودند که آثار بخیه‌هایش تا مدتها وجود داشت. بعد از اخذ دیپلم هم به خدمت رفت. یک دوره‌ی خدمتش در شیراز بود که دوره‌های آموزشی کار با تانک چیفتن را گذرانده بود. در کل بچه با جرات و متشرعی بود. به مسجد محل که در آن هم حضور داشتند، رفت و آمد داشت. ادامه دارد... ┄۞✦۞🔸️۞✦۞┄ 🆔️ @javid_neshan ┄۞✦۞🔸️۞✦۞┄