🍂برش کتاب
📙کتاب #دعبل و زلفا
دعبل رفت تا کنار #زلفا بنشیند.☺️
زلفا برایش جا باز کرد. دعبل که نشست هر دو سرهایشان را به هم تکیه دادند و دیگر حرفی نزدند.😍
طبیب(ابن سیار) در باغ قدم میزد. یکی زمزمهای داشت و #گریه میکرد. دعبل آنجا بود. چشمانش قرمز بود.😔😭
ابن سیار را که دید با دستار اشک خود را پاک کرد و گفت: کار از #شیدایی گذشت و به #شوریدگی رسید.❤️😢
دلم #آتش است طبیب!
چه #مرهمی برای دل ریش ریش داری؟ طبیبم (زلفا) بیمار است😔
#دعبل_و_زلفا#رمان#عشق#معشوق#عاشق#شیعه#امام#اسلام#مسلمان#ائمه#جایی_نوشته_بود
📌برای سفارش کتاب با نازل ترین قیمت به آیدی زیر مراجعه کنید
@Ferdosebarien
🔻با ما همراه باشید:
🆔 @jayi_neveshte_boud