من اربعین عراق نرفتهام. اما دیدهام آنجا چه اتفاقی رخ میدهد. مهمترین حادثهی طریق مشّایه،" از خود بیگانگی" است! یک از خودبیگانگیِ آگاهانه. اربعین که نزدیک میشود، میزبانان "خود"شان را یک گوشهی باغچهی حیاط، کنار نخل و پایین خرماهای آویزان چال میکنند و دو سه تا لگد روی آن میزنند؛ سپس مهیای پذیرایی از زوّارِ ابیعبدالله(ع) میشوند. اصلا این را اسلام به ما آموخت. حضرت رسول صلواتاللهعلیه آمد که بگوید "خود" محور نباشید. از خود بیخود شوید و "خدا" محور شوید. وقتی خدامحور شدی، از مال و منال میگذری، از خانوادهات میگذری، از جانت، از طفل کوچکت میگذری برای "جمع" بودن. برای اینکه یک عالَم را بکشانی پای آبشار محبت خدا. وقتی معیار و محور "یکچیزِ واحد" نباشد، به اندازهی تمامی ذرات عالمْ سلیقه و میل وجود خواهد داشت. وقتی محور همه یکچیز نباشد، همه یکدل و یکرنگ نمیشوند. وقتی من از "خودی"هایم گذشتم، تو نیز گذشتی، او هم گذشت، آنوقت همه دستمان را دور گردن یکدیگر حلقه میکنیم و همهمان پای یک سفره مینشینیم. همه با هم میخندیم، همه با هم میگرییم. یاد میگیریم که درد دیگری درد ما باشد، غم دیگری غم ما باشد، احتیاج دیگری احتیاج ما باشد، خوشی دیگری خوشی ما باشد. آنوقت دیگر نه کینهای هست و نه حسادتی، نه ظلمی هست و نه رقابتی، نه جفایی هست و نه بیعدالتی، نه غمی هست و نه ناراحتی. این همان مدینهی فاضلهی بعد از ظهور است که امامحسینِ ما مانور آن را در کربلا داد. آمد و گفت من از "خود و خودیهایم" میگذرم و پای "خدا" میایستم. تو هم بیا و همرنگِ این "رنگِ واحد" شو.
من تابهحال ایام اربعین عراق نرفتهام. اما میدانم مدینهی فاضلهی وعده داده شده، ادامهی مانور حضرت سیدالشهداء در وجب به وجب مسیر اربعین، از شهرهای مرزی ایران تا موکب به موکبِ خاک عراق در حال اجراست. تمامِ مسیر اربعین، هم برای میزبان و هم برای میهمان -حتی اگر چشم گنبد را نبیند و پا به بینالحرمین نرسد- تمرینِ سرمشق همان مقصودِ اسلام و حقیقتِ حرکت اباعبدالله علیهالسلام است. مسیر اربعین، مسیری است دقیقا برخلاف مسیر بسیاری از آموزشهای کوچینگ، مقالات انگیزشی و توصیههای اینفلوئنسرهای اینستاگرام و یوتیوب برای "خود"محوری و تحقیر اسلوب زندگی اجتماعی. یک حرکت بزرگ برای خنثی کردن تئوریهای روانشناسی و جامعهشناسی با متد غربی.
- ریحانه شناوری