🔻خطبه ی حضرت زینب (س) در کاخ یزید
⚫
بخش دوم
⭕ آیا این از عدالت است، ای فرزند بردگان آزاد شده ، که تو، زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه داری ولی دختران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ اسیر باشند؟
پرده حشمت و حرمت ایشان را هتک کنی و صورتهایشان را بگشایی، دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم بدانها دوزند، و نزدیک و دور و وضیع و شریف چهره ی آنان را بنگرند، در حالی که از مردان و پرستاران ایشان کسی با ایشان نیست..
و چگونه امید می رود که از ما مراقبت و نگهبانی کند کسی که جگر آزادگان را جویده و از دهان بیرون افکنده است، و گوشتش به خون شهیدان نمو کرده است؟
چگونه به دشمنی با ما نشتابد آن کسی که کینه ما را از بدر و احد در دل دارد و همیشه با دیدهی بغض و عداوت در ما می نگرد؟
🔹آن گاه بدون آن که خود را گناهکار بدانی و مرتکب امری عظیم بشماری این شعر را می خوانی:
"فاهلوا و استهلوا فرحاً ثم قالوا یا یزید لا تشل".
و با چوبی که در دست داری بر دندانهای ابو عبدالله ـ علیه السّلام ـ سید جوانان اهل بهشت می زنی.
چرا این شعر را نخوانی حال آن که دل های ما را مجروح و زخمناک نمودی و اصل و ریشهی ما را با ریختن خون ذریه ی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و ستارگان روی زمین از آل عبدالمطلب بریدی، آن گاه پدران و نیاکان خود را ندا می دهی و گمان داری که ندای تو را می شنوند.
زود باشد که به آنان ملحق شوی و آرزو کنی کاش شَل و گُنگ بودی و نمی گفتی آنچه را که گفتی و نمی کردی آنچه را کردی.
ادامه دارد ...
▪️کارگروه اربعین - آموزش، رشد و تعالی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان البرز
@jebhe_alborz