امام خمینی به معنای واقعی کلمه شجاع بود. از قول امام نقل کرده‌اند که والله من تا حالا نترسیدم. آنی که من خودم دیدم و خودم از امام شنیدم این بود: یک وقتی بنده راجع به یک مسئله‌ای با امام صحبت میکردم. یک مشکلی وجود داشت، برای ایشان شرح میدادم و یک پیشنهادی داشتم، در ضمنِ صحبت به ایشان گفتم که شما این کار را نمی‌کنید چون میترسید...؛ می‌خواستم بگویم میترسید که مثلا فلان مشکل پیش بیاید؛ تا گفتم میترسید ایشان گفتند: من از چیزی نمی‌ترسم. خصوصیت ایشان این بود. نمی‌خواستم بنده بگویم شما ترسو هستید. این یک تعبیر عرفی معمولی است. یعنی ملاحظه میکنید که این اتفاق نیفتد. اما کلمه‌ی ترس را که به کار بردم ایشان گفتند: من از چیزی نمی‌ترسم. * اگر بخواهیم زیربنای مکتب مبارزه‌ی امام را و انقلاب امام را در یک جمله عرض بکنیم، باید بگوییم زیربنای همه‌ی فعالیت‌های ایشان، قیام لله بود، هدف قیام لله. همانی که در یادداشت معروف ایشان در دوران جوانی در دفتر مرحوم وزیری یزدی رحمت‌الله‌علیه نوشته‌اند: قل انما اعظم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی؛ این قیام لله اندیشه قرآنی بسیار مستحکمی دارد... این قیام لله در هر دوره‌ای ممکن است به نحوی باشد. قیام لله همیشه یک جور نیست. لکن در همه اینها هدف قیام لله یک چیز بیشتر نیست و آن اقامه حق و اقامه عدل و قسط و ترویج معنویت، در همه دوران‌ها این است. * در دوران ایجاد جمهوری اسلامی، سعی امام و نقشه راه امام این بود که طرح جدید را از گذشته منحط کشور، به کلی جدا کند. سعی امام این بود که این آینده را جوری طراحی کند که اداره کشور در ذیل فرهنگ و تمدن و قاموس غربی قرار نگیرد. اصرار داشت امام که طرح جمهوری اسلامی در ذیل آنچه که در غرب بهش میگویند جمهوری یا مردم‌سالاری قرار نگیرد. لذا من سال گذشته در همین روز تبیین کردم که جمهوری اسلام، جمهوری وام گرفته از غرب نیست،‌مربوط به خود اسلام است. این که امام روی رأی مردم این همه تاکید می کند، این ناشی است از معرفتی که به مسئله اسلام داشت. لذا امام از آن دو مکتبی که آن روز در دنیا رایج بود، یعنی لیبرال دمکراسی سرمایه محور تا رژیم کمونیستی دیکتاتوری محور، از هردوی اینها جمهوری اسلامی را جدا کرد. لذا یکی از شعارهای اصولی امام شعار نه شرقی نه غربی بود. یک الگوی تازه ای را امام مطرح کردند برای نظام جمهوری اسلامی به کلی متفاوت با آنها. در این الگوی امام. در الگوی امام دوگانه‌هایی با همدیگر هماهنگ و همساز شدند که سعی میشده همیشه در مقابل هم قرار بگیرند. هم معنویت دینی هم رأیِ مردم؛ این دوتا همیشه سعی می‌شده در مقابل هم باشند اما امام اینها را در کنار هم قرار داد.