بسم رب نور🍃 خاطرات اردو جهادی🍃 به دلیل درخواست های مکرر والدین این ساعت قرار بود ریاضی کار کنیم. مباحث مشکل دار از قبل مطرح شده بود. از آنجایی که در حسینیه به تخته دسترسی نداشتیم، تصمیم گرفتیم بچه هارو به حیاط ببریم تا بتونیم از سرامیک های نمای ساختمان به عنوان تخته استفاده کنیم. با یک مثال عینی و ملموس شروع کردم. پشت به آفتاب ایستادم و از یکی از بچه ها خواستم قد و سایه منو با کتاب ریاضیش اندازه بگیره و بعد نسبتش رو به دست بیاره. برای اطمینان از اینکه بچه ها خوب مطالب رو یاد گرفتن شروع ‌به سوال پرسیدن ازشون کردیم. نفر اول با راهنمایی خودمون به سوال جواب داد، نفر دوم نتونست جواب بده؛ نفر سوم مهسا بود. براساس ذهنیتی که از قبل داشتم انتظار داشتم نتونه مسئله رو حل کنه یا حداقل با راهنمایی ما به جواب برسه اما در کمال تعجب به سرعت جواب داد.💡 🎊 روز جشن 🎊 + ''مهسا توهم برو برای خودت بادکنک بگیر، بعد بیا سوال رو حل کن. همچنان که مشغول نوشتن بود بدون اینکه سرش رو از روی دفتر بلند کند گفت: نه خانم اول حل میکنم بعد میرم بادکنک میگیرم. + تا اون موقع تموم میشه ها. _ اشکال نداره. '' در حسینیه منتظر بچه ها نشسته بودم که دیدم مهسا کتاب ریاضی به دست اومد. گفت بقیه دوستاش نمیان و ازم خواست مسئله ای که صبح براشون توضیح داده بودم رو مجدد توضیح بدم. چند مثال برایش حل کردم؛ گیرایی بالایی داشت و زود یاد میگرفت. یک سوال چالشی نوشتم و ازش خواستم خودش حل کنه. در همین حین دوستان بادکنک هایی که برای جشن دهه فجر وصل کرده بودن را باز کردند. بچه ها هرچی دستشون بود روی زمین گذاشتن و به سمت بادکنک ها هجوم بردن. اما مهسا بی توجه نشسته بود و داشت مسئله رو حل میکرد. علاقه مهسا به درس ریاضی مشهود بود. شاید اگر زمینه و فرصت های آموزشی بهتری در اختیارش قرار می‌گرفت و اعتماد به نفس کافی بهش داده می‌شد، می‌توانست عملکرد بهتری از خودش نشون بده. به نظر من حفظ یک ذهن باز و بدون پیش‌داوری در مورد توانایی‌های دانش‌آموز، اهمیت زیادی دارد و کمک می‌کند تا معلمان به بهترین شکل ممکن از استعدادهای هر دانش‌آموز پشتیبانی کنند و به آنها کمک کنند تا به حداکثر پتانسیل خودشون برسند. این پیش‌داوری ها می‌تواند منجر به ایجاد فرصت‌های بیشتر یا کمتر برای دانش‌آموز شود و حتی تصویری که دانش‌آموز از خودش دارد را تغییر بدهد. ✍فرزانه ابراهیمی گروه جهادی شهید مسعود طاهری @jhadi_cfu