قلاجه‌ بود و سرمايی استخوان‌سوزش‌. اوركت‌ها را آورديم‌ و بين‌ بچه‌ها قسمت‌ كرديم‌. اما حاجی نگرفت‌. گفت‌: «همه‌ بپوشن‌. اگه‌ موند، من‌ هم‌ می‌پوشم‌.» تا آن‌جا بوديم‌، می‌لرزيد از سرما. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @jomalat_talaei_olama_shohada •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═