این بیست و سه نفر
❤️ماجرای «این بیست و سه نفر» مال امروز ما است. ماجرای درگیری با جبهه رسانه ای دشمن آنهم با دستهای خالی. ماجرای کشف اراده دشمن پشت سر لبخندهایش پشت سر گل دادنهایش پشت سر رسیدگیهایش و پشت سر دوربینهایش.
❤️ماجرای «این بیست و سه نفر» برایم لذت بخش بود. لذت بوی خاک. بوی خاک پاک ایران. ایران مقدسم. بعد از مدتها یک قرائت درست از خاک ایران را دیدم. همان که طهارت بخش است. خاک لباسهای خاکی که دست روی آن میگذاریم و یکی میشویم. تفسیر خاک وطن را این بیست و سه نفر چه درست انجام دادند. خاک ایران معنا دارد معنای خاک را چه دلفریب به تصویر کشیدند.
❤️ماجرای این بیست و سه نفر قصه امروز ما است.داستان رنج تحریمی که باید با هم تحمل کنیم تا اراده دشمن را شکست دهیم. همه با هم و اگر با هم نباشد فایده ای ندارد. همه با هم بودنی که در بستر تحمل هم و پختگی جمعی حاصل میشود. داستان یک قد کشیدن و مرد شدن جمعی. داستان اتصال به دریای هویت مجاهدین و مبارزین از گوشه سلول تاریک کودکی به دشت وسیع بزرگ شدن . داستان تغییر انسانها وقتی از دالان بلا و مصیبت میگذرند و یک انسان دیگر یک جماعت دیگر یک ملت دیگر. انگار متولد میشوند از رحم خودخواهی با بلا و درد و رنج. یافتن مرز طفل بودن و رشیدشدن.
❤️صبح روز دوازدهم فروردین چه لذتی داشت دیدن این بیست و سه نفر. و چقدر بوی سردار شهید را داشت این فیلم. بوی شهید نظام. رای گیریشان مقدس. وحدتشان مقدس. جهادمظلومانه شان مقدس. خاک ایرانشان مقدس. آرمانهایشان واقعی و مقدس.
❤️خسته نشدم از دیدن این فیلم. تصویرها زیبا بود. بازی ها لذت بخش بود. اتصال فیلم به تصاویر واقعی امروز دلربا و الهام بخش بود. گوشه زندان های تاریک دیدن اقتدار و مظلومیت آقای جمهوری اسلامی یعنی نظام مقدس من، جذاب بود. و چقدر راهنمایان در این فیلم به موقع و به جا راهنمایی میکردند. و چقدر اعتماد به راهنمایان مرتبط بود با فهم و آگاهی جمع. یک تبعیت آگاهانه و از سر فهم در عین راهنمایی شدن.
مرز طفل بودن و بزرگ شدن در زندگی ما دائمی است و رمز آن را در این فیلم باید ببینیم.
علی مهدیان