✡️ یهود و ادعای سیادت و شرافت (٣) 📚 یهود در تفسیر المیزان (قسمت هفتم) 1⃣ قرآن با ابطال ادّعای می‌فرماید: الهی و محترم بودن در درگاه خدا آن‌قدر مبتذل و آسان نیست که هرکس خود را به صِرف خیال، منتسب به خدا کند یا به آن برسد و یا هر متکبر و فریبکاری انتساب خود را کرامت پنداشته و خود و یا دودمانش را به ملاک همین انتساب خیالی، تافتهٔ جدابافته بداند! 2⃣ بلکه رسیدن به کرامت الهی شرایطی دارد و آن و پیمان خدا و داشتن در دین خداست. اگر این شرایط تمام شد، کرامت حاصل می‌شود، یعنی آدمی مورد محبت و ولایت الهی قرار می‌گیرد؛ ولایتی که جز بندگان باتقوای خدا کسی به آن نمی‌رسد و اثر آن نصرت الهیه و حیات سعیده‌ای است که باعث آبادی دنیا و صلاح باطن اهل دنیا و رفعت درجات آخرتشان می‌شود. 3⃣ پس کرامت الهیه این است،‌ نه این‌که خدای تعالی مردمی را بدون هیچ مزیّتی بر گردن همهٔ بندگان خود – چه صالح و چه طالح – سوار نموده و اختیار تام به آنان بدهد تا هر رفتاری دلشان خواست، با بندگان او بکنند: 👈 یک روز بگویند هیچ امّی و غیراسرائیلی حق چون و چرا در کار ما اسرائیلیان ندارد، روز دیگر بگویند: «تنها اولیای خدا ماییم و نه هیچ کس دیگر»، و روزی دیگر بگویند: «ما فرزندان خدا و دوستان اوییم» 🔸 و با مطلق‌العنان گذاشتنشان، به سوی افساد در زمین و هلاک ساختن حرث و نسل هدایتشان کند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter