📚 دو دیدگاه در مورد ذبیح در سنّت اسلامی 🌐 پیشینه‌ی بحث در سنّت اسلامی 1️⃣ از آنجاکه قرآن کریم از بیان نام فرزند قربانی خودداری کرده، مفسّران سده‌ی اوّل برای فهم جزئیات این جریان، بر آن شدند تا با کنجکاوی فراوان و با رجوع به شواهد درون متنی و نیز برخی روایات موجود در این زمینه، نام فرزند را کشف کنند. نتیجه‌ی برخی از این تلاش‌ها معرفی حضرت (ع) بود! در این میان نباید از نفوذ و مرجعیت یافتن یهودیانِ تازه‌مسلمانی، که سعی در وارد کردن باورها و اسطوره‌های یهودی در سنّت اسلامی داشتند، چشم پوشید. 2️⃣ ابن کثیر در این زمینه می‌نویسد: 👈 جمع زیادی از گذشتگان قائل بودند که ذبیح اسحاق (ع) است و آن را از یا از صحف اهل کتاب اخذ کرده بودند. این کار در حالی صورت گرفت که خدا بهتر می‌داند در آنها حدیث صحیحی از معصوم وجود ندارد تا به واسطه‌ی آن، از ظاهر قرآن کریم دست بکشیم و این معنا از قرآن کریم فهمیده نمی‌شود، بلکه مفهوم یا منطوق بلکه نص قرآن حاکی از آن است که ذبیح بوده است. 3️⃣ با گذر زمان و دستیابی به شواهد بیشتری در این زمینه و انجام تأملات بیشتر در قرآن کریم و مرور شواهد تاریخی، دانشمندان اسلامی به این نتیجه رهنمون شدند که مصداق آیات سوره‌ی صافّات و بشارت به «غلام حلیم» باید اسماعیل باشد و نه اسحاق. شاید بتوان از جمله پیشگامان در بین اهل سنّت را ابن کثیر دانست. وی پس از نقل روایاتی، که اسحاق را ذبیح‌الله دانسته‌اند، می‌نویسد: 👈 این اقوال همگی از کعب‌الأحبار گرفته شده است. او زمانی‌که در دولت عمر اسلام آورد، عمر از کتب گذشته‌ی او نقل روایت کرد، پس گاهی اوقات خود به گفته‌ی او گوش فرا می‌داد و مردم را نیز به استماع سخنان او رخصت می‌داد و از او روایات ضعیف و قوی را با هم نقل می‌کرد. در حالی‌که خدا بهتر می‌داند، این امّت حتّی به یک حرف از آنچه نزد وی بود، نیازی ندارد. ✍️ محمدرسول ایمانی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه ادله و مستندات: 👉 yon.ir/ZABIH ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter