(3) ۹۹ 💠 سال اولی که قسمت شد اربعین قدم در جاده نور بگذارم و طریق رسیدن به حرم اربابم حسین علیه السلام را بپیمایم کمتر خانمی در این جاده حرکت می‌کرد .یادش بخیر من و یکی از دوستانم به همراه خانواده بودیم شب که برای استراحت در یکی از موکب هاتوقف نمودیم در اثناء شب صدای ناله زائران همه را بیدار کرد وقتی موبایلم را روشن کردم ببینم چه خبر است دیدم از درد تاول پا ناله می کنند... 🔸 بالای سرشان که رفتم دیدم پاها تاول زده و درد امانش نمیدهد. کمک های اولیه را قبلاً آموزش دیده بودم و با خود مقداری باند چسب و پماد داشتم . پاهایشان را پانسمان می‌کردم. 🔹به ناگاه یکی از خانمها با صدای بلند گریه کرد و گفت به یاد تاول پاهای حضرت رقیه سه ساله افتادم! خانم پایم را پانسمان نکن😭 می خواهم با این درد در این پیاده روی کمی حس کنم غم غریبی و مصیبت خانواده و بچه های اباعبدالله را . 🔸گویی مراسم روضه برپا شده همه خانم ها با صحبت‌های این خانم صدا را به گریه بلند کردند و هر کسی از درد و رنج راه رفتن با تاول پایش می گفت و مصیبتی که اهل بیت امام حسین علیه السلام داشت ... 🤲 اللهم ارزقنا زیارت الحسین علیه السلام ... 🔹ای کاش باز هم نصیبم شود پیاده روی اربعین. تا با پاهای تاول زده به زیارت حرم آقایم حسین بشتابم... 📝خاطره ارسالی یکی از مخاطبین کانال فرهنگی تبلیغی 🔹🔹🔹 ❇️اداره کل امور فرهنگی @jz_mft http://sapp.ir/jz_m.f.t