💗🤍
خاطره زیبا🤍💗
✍️عنوان خاطره: بازگشت از کربلا
راوی:مادر شهید
🕊شهید مفقودالاثر عملیات رمضان شهید والامقام مهدی رضایی
پدر مهدي رو به من کرد و گفت: «دوست داري پدر و پسر هر دو از کربلا بيايند؟» (
منظورش خودش و پسرمان مهدي بود.)
گفتم: «بله. دلم ميخواهد.»
با لبخند ادامه داد: «
عيد روزه (عيد فطر) با مهدي از کربلا ميآييم. آن موقع هم جنگ و جبهه ديگر تمام شده است.»
🕊
ماه رمضان بود که مهدي و پدرش در جبهه بودند.
🌷 بيست و دوم ماه مبارک خبر شهادت پدرش رسيد. از وضعيت مهدي پرسيديم.
گفتند
: «معلوم نيست چه به سرش آمده. در حال حاضر مفقودالاثر است.»
در وصيتنامهاي که از مهدي به دستمان رسيد، آمده:
«مادرم، نميداني الان درونم چه ميگذرد.
🌷
ديروز خبر شهادت پدرم را شنيدم و از خداوند ميخواهم که مرا با ياران امام حسين (ع) پيوند دهد.
اميدوارم که بتوانيد پيام سرخ خون شهيدان را به مردم برسانيد.
در اين گوشۀ سنگر زير نور چراغ فانوس در شنهاي درون بيابان و در کنار رزمندگان، رو به روي دشمن کافر دارم اين چند جمله را به عنوان وصيت مينويسم.»
🌷
اين گونه شد که پدر و پسر هر دو در کربلاي ايران کربلايي شدند و به کاروان اباعبداله الحسين (ع) پيوستند.
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهـشان_پر_رهرو
https://eitaa.com/k2500sh