﷽ | زندگی؛ سیری به سوی نور✨ قاری قرآن بود،🌿 سوریه هم که بود از قرآن جدا نمیشد. شب که میشد بچه ها را صدا میزد تا دور هم سوره ذاریات بخوانند🥲 سوره ذاریات بخوانند و برسند به آیه پنجاه و شش که وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإنْسَ إِلا لِیَعْبُدُونِ. به این فکر کنند که اینجا، در سوریه، خیلی دورتر از خانه و زندگی و خانواده چه میکنند؟! کاری جز عبادت خدا؟ سیری جز حرکت در مسیر هدف آفرینش انسان؟❤️‍🩹 اصلا جهاد در راه خدا معنایی جز عبادت هم می‌تواند داشته باشد؟! دور هم ذاریات می‌خواندند و قلب هایشان مطمئن تر و نورانی تر میشد. قلب هایی که اگر قرار بر دوست داشتن همسر و فرزند بود، هزاران بار عاشق تر از قلب های مادی بینِ اسیران دنیا بودند🌻✨ قاری قرآن ما، موقع ناهار و شام که میشد غیبش می زد و وقتی رفقایش پرسیده بودند: مشکوک میزنی علیرضا! کجا میری؟ گفته بود همین وقتی که شما مشغول ناهار خوردن هستین، من میرم به فاطمه و ریحانه(دختر شش ساله و هشت ماهه اش) زنگ میزنم❗️ شاید چون وسط معرکه جنگ وقت دیگری برای شنیدن صدای عزیزترین نزدیکانش پیدا نمی‌کرد...🥺 برای علیرضا هم جانش و هم خانواده‌اش عزیز بودند اما امام حسین و خانواده‌اش بسی عزیزتر از اینها. او مصداق عمل به این آیه شریفه بود که بارها با صوت خوش میخواندش: [💌قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ... 📍بگو که اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان خود و اموالی که جمع آورده‌اید و مال‌التجاره‌ای که از کسادی آن بیمناکید و منازلی را که به آن دل خوش داشته‌اید بیش از خدا و رسول و جهاد در راه او دوست می‌دارید منتظر باشید تا خدا امر خود را جاری سازد] بله! برای علیرضا یک محبت بالاتر در میان بود وگرنه دانستنی ها که به تنهایی راه به جایی نمی‌برند! ❤️ برای همین بود که با وجود علاقه شدیدش به دوست داشتنی هایی که نعمت خدا بودند، توانست سر بزنگاه شبیه مولایش عمل کند🕊🍃 و مگر برای آنان که به مولایشان اقتدا کرده اند سرنوشتی جز شهادت، نوشته میشود؟ ╭━═━⊰🍃🌸🍃⊱━═━╮ @ka_amamhosein ╰━═━⊰🍃🌸🍃⊱━═━╯