من وندی شلیت اهل آمریکا هستم. در سال ۱۹۷۵ به دنیا آمدم و همه گونه مشکلات زنان را درک کردهام، از بیاشتهایی عصبی تا تجاوز توسط دوست پسر، از عدم امنیت محض در خیابانها تا مزاحمتهای وقت و بیوقت در اماکن عمومی، از دختران نوجوانی که به گونهای اسفبار خود را باردار مییابند تا زنان سی-چهل سالهای که نومیدانه با مشکل عدم باروری مواجه هستند. تنها میتوانم بگویم که این فرهنگ با زنان مهربان نبوده است!
من خانم مسیح علی نژاد که به تازگی به آمریکا آمده را نمیشناسم و او را درک نمیکنم. من او را در یک برنامه تلویزیونی دیدم که خطاب به مردم ایران میگفت اینجا نهایت امنیت و آزادی است. من او را دیدم که با یک دوربین در خیابانهای آمریکا راه میرفت و زنان ایرانی را تشویق به ترک حجاب و شبیه شدن به زنان آمریکایی میکرد. او را نمیشناسم و نمیدانم در چه شرایطی قرار گرفته که این کار را انجام میدهد. اما این را میدانم که او یا آمریکا را نمیشناسد یا میخواهد از زنان کشورش انتقام بگیرد!
ره آورد فرهنگ ما با زنان در آمریکا این بوده که طبق آمار ۴۱ درصد زنان ۱۶ تا ۳۰ ساله از اینکه مورد تجاوز قرار بگیرند، همیشه نگرانند! بیش از ۱۱ درصد از زنان ما معتقدند که به هر حال یک روزی از سال مورد تجاوز قرار خواهند گرفت! شاید خانم علینژاد ایرانی، فردی باشد که از این موضوع لذت میبرد ولی اکثریت زنان آمریکایی مثل او نیستند. در کشور ما ۴ درصد از زنان از آژیرهای هشداردهنده تجاوز جنسی استفاده میکنند و ۷ درصد از زنان، کلاسهای دفاع از خود را دیدهاند.
این را هم بد نیست بدانید که در ایالت نیوجرسی هزاران دلار از بودجه دولتی صرف رساندن پیام حفظ خویشتن داری به جوانان در کلاسهای آموزشی سراسر کشور شده است. یعنی میلیونها دلار در اختیار مؤسسات مذهبی آمریکا قرار گرفته تا با آموزشهای خود، از دختران نوجوان تعهد بگیرند که عفت و پاکدامنی خود را حفظ کنند. برای من تعجبی ندارد که میبینم دولت آمریکا عکس این کار را میخواهد با مردم ایران انجام دهد یعنی میلیونها دلار خرج میکند تا زنان و جوانان ایران خویشتنداری را رها کنند اما تعجب من آنجاست که زنانی از ایران حاضرند به کشور خود در راه اهداف یک دولت دیگر خیانت کنند. در آمریکا ما برای این افراد احترام قائل نیستیم. به نظر من این افراد تفاوتی با ربات ندارد.