. یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهد مثل یک عاشق دیوانه تو را می خواهد گاه با یاد تو زانو به بغل می گیرد خاطراتش شده افسانه ، تو را می خواهد می نشیند سر راه تو ، که بر می گردی عمری اینجور غریبانه تو را می خواهد پای پیمان تو از جان و دلش می گذرد عشق می ورزد و عاشقانه تو را می خواهد یاد تو همدم تنهایی شب هایش هست می نویسد به تو صد نامه ، تو را می خواهد روی ناچاری اگر جرعه ای از باده خورد غرض این است که مستانه تو را می خواهد چشم بر پنجره ی نازک دل می دوزد تا بیایی ، دل ویرانه تو را می خواهد جواد_مهدی_پور @kafemoosighi