زائرعزیز لب مرز گرم بود؛ ولی آب خنک و کولرآبی وگازی هم بود دیدید چقدر ازگرما اذیت شدید؟ *هشت سال جوانها و نوجوان‌های این مملکت زیر آفتاب سوزان؛ بدون سایه و آب خنک؛ جلوی گلوله توپ ، تانک ، خمپاره ، تیروترکش،گازهای شیمیایی دوشکا ووو...مردانه جنگیدند و یک وجب از خاک کشور رو به دشمن ندادند.* *حالا که تو امنیت رفتی زیارت؛ نشه فراموششان کنی* آنان که پشت پیراهن‌هایشان نوشتند یا زیارت یا شهادت شادی ارواح طیبه شهیدان صلوات