مثل رودی در مسیر پیچ و تاب تند بیشه مثل گل در سختی خاک و تلاش سبز ریشه تلخی و شیرینی این زندگی باهم عجین است مثل چای تازه دم بعد از مصاف قند و تیشه قد کشیدن‌های نامحسوس او را می‌شمارم با رد انگشت‌های کوچکش بر روی شیشه جای دندان‌های او جامانده بر هر میوه‌ی ظرف جان من قربان این آثار جرم و این کلیشه خانه را میدان مین کرده‌ست با اسباب بازی پای من مجروح بادا بین این میدان همیشه این همه حس لطیف زندگی را از تو دارم شکرِ تو ای مادری ، ای برتر از هر کار و پیشه 🕊@kaftarchahiemamreza🕊