محمد رضا حدادپور جهرمی: گفت: اگه تا حالا از اداره وام نگرفتی، میتونم نامه و اینا ... گفتم: چون فکر تهران اومدن نبودم و فکر میکردم حالا حالاها شهرستان میمونم، برنامه ریزی مالی و اینا هم نداشتم. اصلا من همیشه از دو کلمه ترسیدم: یکی زندگی تو تهران و یکی دیگشم ستاد! اما تقدیر، اینجوری رقم زده که هر دوتاش به صورت هم زمان در حال اتفاق افتادن هست و منم آماده نیستم ... اما ... دلم برای پروندم لک میزنه! گفت: کمکت میکنم تا جایی که بتونم مشکلاتت حل بشه اما خیلی فرصت نداریم. گفتم: چطور قربان! گفت: باید پروندتو دوباره ببینی تا بدونی چرا میگم وقتمون محدوده؟! راستی چند روز دیگه که بشه 28 رجب، حرکت امام حسین از مدینه به طرف مکه هست و علنا فعالیت های تبلیغی و زمینه سازی دو ماه محرم و صفر برای همون دو تا گروهی که تو داری روی پروندشون کار میکنی، از همون 28 رجب شروع میشه. گفتم: لابد همون داستان آش پشت پای امام حسین و این چیزا دیگه ... گفت: تا امسال، چندان علنی آش پشت پا درست نمیکردن و تو بوق و ساز نمیکوبیدن. اما امسال حداقل در ده تا شهر میخوان تست بزنن. حالا ما مشکلمون صرفا یه آش و بنر و این حرفا نیست. منظورم اینه که کارشناسان ما میگن که از مدت ها قبل در جلسات مشورتی و محافلی که اونا داشتن میگفتن که سالی که شروع برنامه های عزای امام حسین با علنی تر برگزار کردن آش پشت پای 28 رجب باشه، اون سال برنامه های خاص تری برای اجرا دارن و در اصل، این حرکات خیلی سطحی و ظاهری، نوعی اعلام و اعلان فصل جدیدی از دین داری و شعائر سازی (بخوانید: هزینه سازی) برای دستگاه های دینی و تبلیغی هست. گفتم: یه جوریه ماجرا! گفت: مثلا؟ گفتم: نمیدونم ... پرونده من داشت به نتایج سیاسی و حتی فراملی میرسید. الان باید به آش پشت پا پختن یه عده ای برای امام حسین فکر کنم؟ گفت: اینو نگفتم که بهم بریزی! فقط میخواستم بدونی اونا دارن با قدرت بیشتری ادامه میدن و حرفایی که یه روزایی یواشکی در خلوتشون به هم میگفتن و براشون آرزو بود، قراره در سال 98 خیلی علنی و فاحش به خورد مردم بدن. حالا اینی که گفتم یه مثال ساده بود. بازم کلمه 98 شنیدم... مدتهاست که گوشم و چشمم به این عدد و به سال 98 حساسه ... ادامه دارد... @mohamadrezahadadpour 🌍 @kahfolvara